سلام خدمت همه دوستان و همکلاسی های عزیز وقت بخیر
بعضی ها شاید این سوال براشون پیش اومده که چجوری میتونن در وبلاگ نویسنده شن گفتم تا در این مورد بیشتر توضیح دهم ...
ما قسمت ارتباط با ما قرار گرفته در سمت راست بالارو بیشتر برای این کار قرار دادیم.
شما عزیزان میتونید نام و نام خانوادگی خود و بهمراه User و Password پیشنهادی خود را برای ارسال کرده تا در عرض کمتر از 24 ساعت عضویت شما فعال گردد.
ضمنا پر کردن سایر قسمت های ارتباط با ما اختیاری بوده و اونایی که نمی خواهین پر کنین بنویسید برای مثال ندارم ضمنا دوستانی که پست الکترونیک ( ایمیل ) ندارن میتونن در این قسمت درست کنن یا این که از پست الکترونیک زیر استفاده نمایند:
bargh-control4030@yahoo.com
ضمنا نامه ارسالی شما فقط به دست آقای حسن محمدزاده می رسد ...
باتشکر
مدیریت وبلاگ
سلام
ببخشید اگه نخوایم اسمو فامیلمون رو بنویسیم چی؟
اشکالی که نداره ولی اینکه یه جور خودتون رو معرفی کنین تا مطمئن شیم بچه های کلاسین
ولی ما باید بدونیم کی چه مطلبی می فرسته درسته یا نا ؟
ما در مورد گذاشتن مطالب در وبلاگ مسئولیم
بله شما درست میگین. راستی یه سوال دیگه اینکه بعدا میشه که usser و pass رو عوض کرد؟ و اینکه شما همیشه به نظرات مدیریت دارید؟
در مورد عوض کردن User بایستی بگم نه
ولی Password رو میشه تغییر داد
ضمنا من متاسفانه همیشه به نظرا مدیریت ندارم و چندتا از دوستان دیگه هم بر آن مدیریت دارن ولی هنگامی که وضعیت مدیر در قسمت پایینی وبلاگ آنلاین هست خودم بر آن مدیریت دارم بیشتر اگه دوستان دیگه از مدیریت در وبلاگ نباشن
خب شاید ما نخوایم کسی نظرات ارسالی ما رو بخونه. اونوقت چی؟
اگه شما میخواهین کسی نظرتون رو نخونه میتونید از قسمت ارتباط با مدیر یا ارتباط با ما قرار گرفته در قسمت فوقانی وبلاگ استفاده کنید
این پیام فقط به دست مدیر وبلاگ ( حسن محمدزاده ) میرسه
انگار منظورمو بد رسوندم. من میگم نظرات ارسال شده واسه خودم رو کسی نخونه. امکانش هست؟
نظرات ارسالی شما رو فقط خود من شما میتونید بخونید
البته اگه برای مطالبتون رمز بذارین فقط و فقط خودتون به نظرات دسترسی دارین.
بیا ماه من و یلدای من باش
شب بارانیه دی ماه من باش
بیا زیباترین مجنون این شب
یه عمری با من و لیلای من باش . . .
یلدا یعنی زندگی چقدر مهمه که ادما واسه ۱ دقیقه بیشتر بودنش جشن میگیرن
یلدای همتون مبارک
آقای ادیب خیلی قشنگ بود ولی منظورتون با کی بود؟
امشب هیچ چیز نمیتونم بنویسم کلمه ها مثل باد از سرم، فکرم فرار میکنن انگار وسط دریای مواج اسیر شدم و دنبال یک ناجی میگردم میگردم و پیدا نمیکنم ناخودآگاه یاد این مثل می افتم: خود کرده را تدبیر نیست....
شرمنده این نظررو باید میذاشتم تو پست تبریک یلدایی که آقای پردل نوشته بودند.
اشتباها اینجا نوشتم.