.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

چوپان و بز

چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد.
او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان.
عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته.

پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.

بز به محض آنکه آب جوی را دید از سر آن پرید و در پی او تمام گله پرید.
چوپان مات و مبهوت ماند. این چه کاری بود و چه تأثیری داشت؟
پیرمرد که آثار بهت و حیرت را در چهره چوپان جوان می‌دید گفت:

تعجبی ندارد تا خودش را در جوی آب می‌دید حاضر نبود پا روی خویش بگذارد. آب را که گل کردم دیگر خودش را ندید و از جوی پرید و من فهمیدم این که حیوانی بیش نیست پا بر سر خویش نمی‌گذارد و خود را نمی‌شکند چه رسد به انسان که بتی ساخته است از خویش و گاهی آن را می‌پرستد.

از فضایل شیخ ابوالحسن ابوالخیر و مریدان

روزی مریدان در چشم شیخ زل زدند . شیخ زل زد .مریدان زل زدند . شیخ زل زد . مریدان زل زدند .
ناگها شیخ فرمود : پخخخخخخخخ
پس مریدان جامه ها بدریدند . نعره ها زدندی، شلوارک ها ها دریدندی و سر به بیابان گذاشتندی
!

زنگ شادی و تفریح ( طنز)

زنگ شادی و تفریح 3 ( طنز)
کچل باشی، بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی، این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!!!
  
 

http://s2.picofile.com/file/7348630856/groups.gif


لطفا به ادامه مطلب بروید............

ADv

ادامه مطلب ...

برای خنده.

روانپزشک معروفى در یک مهمانى شرکت کرده بود. بعد از شام که همه مهمانها دور هم نشسته بودند و صحبت مى کردند، صاحب خانه از دکتر روانپزشک پرسید: دکتر! شما از کجا مى فهمید که یکنفر از نظر ذهنى آدم نرمالى هست یا نه؟
 
دکتر گفت: کار سختى نیست. یک سوال آسان که همه به سادگى جواب مى دهند را ازش مى پرسیم. اگر در جواب دادنش دچار مشکل شد، شک مى کنیم که
ممکن است از نظر ذهنى مشکل داشته باشد.
 
صاحب خانه پرسید: چه جور سوالی؟
 
روانپزشک گفت: مثلاً ازش مى پرسیم کاپیتان کوک سه بار با کشتى به دور دنیا مسافرت کرد و در یکى از این سفرها مرد. در سفر چندم این اتفاق افتاد؟
 
صاحب خانه کمى فکر کرد و در حالى که لبخندى عصبى بر لب داشت گفت: دکتر! میشه یک سوال دیگه مثال بزنید؟ من اصلاً اطلاعات تاریخى ام خوب نیست.

سخنان ماهاتما گاندی

  • پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی.
  • تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است ، شاید رها و آزاد شویم.



ادامه مطلب ...

تصویر کودکی بچه های کلاس 3

( تصویر 2 )




شخص موردنظر :خودم ( حسن محمدزاده )



در ۱۱ماهگی


البته انگار خیلی ضایع بوده که همه تشخیص درست دادن جز یه نفر که اینک انتظار بیش از این ازش نمیرفت

........................................................................................................................


به نظر شما تصویر زیر به کدوم شخص از بچه های کلاس تعلق دارد؟؟!! لطفا پاسخ خودتون رو در قسمت نظرات درج کنید.............






با هم بخندیم

سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن..
در رو که بستن ، راننده دید خیلی مستن ، سریع ماشین رو روشن کرد ،بعد زود
خاموش کرد گفت:
مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه…
مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه !
مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده !
راننده میگه چرا میزنی..؟
اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..!
داشتی هممونو به کشتن میدادی مرتیکه…!ا

مهندسی برق گرایش کنترل . . .

مهندسی برق گرایش کنترل


در این قسمت از مهندسی برق ، روی روشها و تجهیزات لازم برای عملکرد درست سیستمها ، آنگونه که انتظار می رود و روش های به حداقل رسانیدن خطای عملکرد سیستمها بحث می شود.

تعریف مهندسی برق گرایش کنترل , کاربرد , محیط کار و جایگاه این رشته در آینده در . . .

ادامه مطلب ...

گرانقیمت ترین مواد روی زمین (عکس)

این مواد ۱۶مواد گرانقیمت روی زمین هستند که بترتیب از کمتر به بیشتر از نظر قیمت قرار داده شده اند. 

برای دیدن این مواد و تصویرشان روی کلمه " لینک " کلیک کنید...  

از یک دختربچه بدجوری کتک خوردم!

امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...

پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمینو زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید...

منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی می خواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!

ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم! دوستم که اونورخیابونه گل می فروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من می برنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ...

دیگه نمی شنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟!

حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!

یه صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!

تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!

همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین ...

ژست برای عکاسی آقایان...

 

 

یک نمونه ساده و دوستانه. دستها باید در جلوی سینه قلاب شوند و شانه ها کمی به عقب متمایل گردند.

ادامه مطلب ...

دقایقی با قرآن شماره ۲

ممنوعیت افشای عیوب دیگران

لَّا یحُبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ  وَ کاَنَ اللَّهُ سمَیعًا عَلِیمًا(نساء 148)


ترجمه : خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیها (ى دیگران) را اظهار کند مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.


* افشاى زشتى‏ها را بارها قرآن منع کرده و از گناهان کبیره شمرده و وعده

عذاب داده است. از جمله آیه 19 سوره نور که علاقه به افشاى زشتى‏هاى مؤمنان را گناه مى‏داند: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» یعنی : همانا براى کسانى که دوست دارند زشتى‏ها درباره‏ى اهل ایمان شایع گردد، در دنیا و آخرت عذاب دردناکى است‏.

* قانون کلّى و اصلى، حرمت افشاگرى و بیان عیوب مردم است، مگر در مواردی که به انسان ظلم شده باشد «لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ»
* البته آنچه حرام است، افشاى عیوب مردم در برابر دیگران است، نه بازگویى عیوب افراد به خود آنان. چون پیامبر خدا فرموده است: مؤمن، آیینه‏ى مؤمن است‏ ( المومن مرآة المومن  ) بنابراین:
* آیینه عیب را بی صرو صدا می گوید ما هم عیب طرف مقابل را بی سرو وصدا بگوییم.
* آیینه عیب را روبرویمان به خودمان می گوید ما هم عیب طرف مقابل را به خودش بگوییم.
* آیینه اگر گرد زده باشد نمی تواند عیب تو را بگوید، ما هم اگر خودمان معیوب باشیم اجازه نداریم عیب جویی کنیم.
*آیینه مراعات پست و مقام  را نمی کند و عیب دکتر و مهندس و مجتهد و آیت الله و ... را می گوید ما هم .....
*آیینه اگر زشتی ها را می گوید خوبی ها را هم نشان می دهد،ما هم اگر بدی های کسی را می گوییم خوبی هایش را هم به او بگوییم.
* آیینه عیب را در خودش نگه نمی دارد و تا زمانی که جلوی آیینه هستی عیب را به ما می گوید اما به محض اینکه از جلوی آیینه کنار رفتیم، عیب ما را نادیده گرفته و در خودش نگه نمی دارد ما هم عیب مردم را گوشزد کنیم ولی در قلبمان نگه نداریم.
* آیینه مثل ذره بین عیب مردم را بزرگ نمی کند ما هم عیب دیگران را بزرگ نکنیم.
* آیینه را نباید شکست، اگر کسی عیب ما را به ما گفت نباید اذیتش کنیم.


ADv


به یاد داشته باشیم......

دیگران را ببخش نه به خاطر اینکه انها لیاقت بخشش تورا دارند بلکه به این خاطر که تو لیاقت داری ارامش داشته باشی.


از زندگی هر انچه را که لیاقتش داریم به ما میرسد نه هر انچه که ارزویش را داریم.


بخشندگی را از گل بیاموز زیرا ته کفشی که لگد مالش میکند را هم خوشبو میکند.


هرگاه احساس کردی که گناه کسی انقدر بزرگ است که نمیتوانی او را ببخشی بدان که اشکال در کوچکی قلب توست نه در بزرگی گناه.

حقه های عجیبی که آدم به بدنش میتونه بزنه؟!!!

می دانیم که درد جسمانی علامت و نشانه ایجاد مشکل و ناهنجاری در بدن است و عوامل مختلفی باعث درد و ناراحتی جسمانی می شوند. بعضی از این عوامل موقتی و برخی نیز طولانی مدت و نیازمند دارو و درمان هستند.
در اینجا ما ترفند هایی را بیان می کنیم که شما با دانستن و بکار بستن آنها، بعضی از درد ها را می توانید موقتا کاهش بدهید.

                                              

ادامه مطلب ...