.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

سری دوم طنز ؛پ نه پ؛

 

 

 

رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده … میگه یعنی خانواده باشه ؟!

پَ نه پَ مجردم بود اشکالی نداره … فقط محجوب باشه … اهل نماز و روزه

======================

دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه …

میگه مگه خرابه ؟

پَ نه پَ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش

-

جهت خواندن بقیه لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید…

-

ماشن رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن …

زنگ زده میگه پراید مال شماست؟

پَ نه پَ  بی ام وه بقلی مال منه ! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه

======================

رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده … اومدم حسابشو برسی!

دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!

پَ نه پَ گفتم دکتری … یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه

======================

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟

می گه می خوای غذا درست کنی؟

پَ نه پَ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره

======================

قرص پشه گرفتم … داداشم میگه باید بزارم تو دستگاه؟

پَ نه پَ صبح، ظهر، شب با یه لیوان آب بده به پشه‌ها سر یک ماه حالشون خوب میشه !

======================

زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده … یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟

پَ نه پَ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !

======================

داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود …

دختره میگه گربس؟!

پَ نه پَ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده

======================

تو خیابون مارو دست تو دست باهم دیده … از این مدلها که مثلاً مُچمونو گرفته …

با یه لحنی میپرسه دوست دخترتونه ؟

پَ نه پَ مامان بزرگمه … پیش پاتون از اتوشویی گرفتمش

======================

به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن … میگیرن !

میگه کی ؟ پلیس ؟

پَ نه پَ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی !

======================

رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟

میگه میخوای بخری ؟

پَ نه پَ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه

======================

مانتوش ۱۵ سانت بالای باسنشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده … حالا بماند که موهاش قرمزه !

میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشادم بهم گیر میده ؟!

پَ نه پَ میبرنت صدا و سیما تو برنامه‌ی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی

======================

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو … میگه روشنش کنم ؟

پَ نه پَ تو بزن دو … من هُل میدم روشن شه ….

======================

بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره … میگه اِ اِ اِ همین یه نخه ؟

پَ نه پَ این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن !

======================

چهل کیلو بار دستمه میگم کمرم شکست بیا بگیر …

میگه بار رو؟!

پَ نه پَ ننه بزرگ منو غم بی کَسیش کمرمو شکسته

======================

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین …

تازه میپرسه خورد به دستت؟

پَ نه پَ یاد گل خدادا عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی !

======================

زنگ زدم ۱۱۰ میگم اقا دزد اومده اینجا …

میگه چیزی هم برده؟!

پَ نه پَ یه سری خورده ریز واسمون اورده … گفتم زنگ بزنم ببینم اگه اونجاس گوشی رو بدید ازش تشکر کنم !

======================

نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس …

راننده میگه می خوای سوار شی؟!

پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم

نظرات 1 + ارسال نظر
مرضیه سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:19 ب.ظ

داشتم واسه بچه خواهرم دیکته میگفتم.رسیده اخر خط میگه خاله برم سر خط؟؟؟
میگم پ ن پ بقیشو رو فرش بنویس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد