سلام
چند تا اصطلاح دانشجویی....شاید تکراری باشن یا قدیمی,شما به
بزرگی خودتون ببخشین
با حال: استادی که در جلسه امتحان تقلب نگیرد.کوئیزها را تصحیح
نکند .حضور و غیاب نکند.استادی که نمره ها را روی نمودار ببرد.
ضد حال : مراقبی که جای دانشجویان را در جلسه امتحان عوض کند.
سوتی: دانشجویی که در جلسات امتحان پس از رد و بدل کردن ورقه
فراموش کند اسم برگه را عوض کند.رو شدن تقلب.
بد شانس: مشروط با معدل 11،98 یا 11،99.
شمع و گل و پروانه: دانشجویانی که در جلسه امتحان کنار هم بشینند.
بدل کار : جانشین.کسی که در کلاس های عمومی (حتی اختصاصی )
بجای دوستش حاضری بزند یا دنبال نمره برود.فداکار
پایاننامه: تایپ یا کپی-پیست کردن مقداری متن پراکنده در کتابها و
پایاننامههای قدیمیتر در یک فایل و پرینت گرفتن از آنها و صحافی کردن
مجموعه. خوشبختانه با پیشرفت علم و تکنولوژی، تمام این فرآیندها با صرف
هزینهی معقولی به طور کاملا خودکار و بدون دخالت دست و ذهن انجام
میگیرد
مشروط:دانشجویی که به خاطر علاقهی زیادش به درس خواندن، مورد
حسادت قرار گرفته و از این رو دانشگاه او را ملزم کرده است که در ترم
بعدی بیش از حد معینی واحد انتخاب نکند تا به بقیه هم برسد!
سلف غذاخوری:فعالترین آزمایشگاه و واحد تولیدی هر دانشگاه که توانایی
تبدیل موجودات گوناگون به غذا را دارد. یکی از رایجترین تواناییها که شرط
لازم اولیه برای سلف نامیده شدن یک مکان محسوب میشود، توانایی
بازیافت چمنهای محوطه به شکل قرمهسبزی است
بقیه اش هم بعدا..
چرا مطالبت اینقدر طول و درازند.کمتر
دوست دارن
aliiiiiiiiiiiiiiiiiiii booooooooooooooodd mer30