.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

داستان

عصرنقاش دوره گردی برای یافتن چند نمونه کاری در یکی از روستاهای بین راه توقف می کند. یکی از نخستین مشتریان او مرد مستی بود که علیرغم صورت کثیف و نتراشیده و لباس های گل آلود، با وقار و متانتی که در خود سراغ داشت، مقابل نقاش می نشیند. پس از آنکه نقاش بیش از حد معمول بر روی چهره ی او کار می کند، تابلو را از روی سه پایه بر می دارد و به طرف او دراز می کند. مرد مست هاج و واج ، به مرد خوش لباس و خوش روی روی تابلو نگاه می کند و می گوید: این که من نیستم. نقاش پاسخ می دهد: من شما را آن طوری که می توانید باشید کشیده ام.

نظرات 3 + ارسال نظر
دووست سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:45 ب.ظ

زندگی بدون عشق همچون درختی است بدون شکوفه و باروبر. جبران خلیل جبران

منتظر المهدی سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:45 ب.ظ http://zitova.mihanblog.com/

سلام
سال خوبی داشته باشید

دووست سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:46 ب.ظ

پیوسته باید مواظب سه چیز باشیم . وقتی تنها هستیم مواظب افکار خود ، وقتی با خانواده هستیم مراقب اخلاق خود و وقتی که در جامعه می باشیم مواظب زبان خود . مادام داستال

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد