.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

دل نوشته

روز مـــــــــــــــــــــــــــادر مبارک 
 

اون روز امتحان داشتیم همه چی عالی بود درسم رو که خونده بودم و روی مطالب مسلط بودم ولی یه چیزی کم بود! نمی‌دونم چرا استرس داشتم، یه دفعه یه فکری به سرم زد آهان یه دعا کم دارم. به مادرم زنگ زدم گوشی رو برداشت، سلام عزیزم چی شده که این موقع صبح زنگ زدی؟ گفتم: هیچی فقط می‌خوام که سه دانگش رو به نامم بزنی. مادرم با تعجب گفت چی؟ چی رو به نامت بزنم؟ حالت خوبه سیما جان؟! گفتم آره خوبم راستش سه دانگ از بهشت رو می‌خواستم آخه میگن بهشت زیر پای مادرانه! مادرم مکثی کرد و بعد از چند ثانیه شروع به خندیدن کرد به طوری که داشت از خنده روده‌بر می‌شد بهم گفت خیلی دلقکی! صبح اول صبحی زنگ زدی که این رو بگی؟ نمکدون! بهش گفتم شوخی نمی‌کنم ولی باورش نشد (چون خیلی آدم شوخی هستم) و دوباره شروع به خندیدن کرد گفتم باشه حالا که به نامم نمی‌زنی لااقل دعا کن امتحانم رو خوب بدم. گفت باشه و.....  

الان از این ماجرا حدود سه هفته می‌گذره و من هر بار که به مادرم زنگ می‌زنم اول به جای سلام بهش می‌گم چی شد تصمیم گرفتی یا نه به نامم می‌زنی یا نه؟ و مادرم فکر می‌کنه که باهاش شوخی می‌کنم. ولی امروز روز خیلی مهمیه امروز روز مادره دوباره به مادرم زنگ زدم بعد از سلام احوال پرسی و تبریک روز مادر، مادرم پرسید چرا امروز نمی‌پرسی که به نامت می‌زنم یا نه؟

گفتم آخه امروز روز مادره من باید بهت هدیه بدم اما حتی اونجا کنارت هم نیستم، مادرم گفت: ولی من تصمیم خودم رو گرفتم اگه بهشتی که گفتی روزی قسمتم شد حتما نصفش که هیچ همش رو به نامت می‌زنم اما باید قول بدی که که من هم کنارت باشم.! بغض تموم وجودم رو گرفته بود نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و جای شما خالی یه دل سیر با مامانم گریه کردیم.

امروز بهترین روز زندگیم بود چون باارزش‌ترین هدیه‌ی زندگیم رو از بهترین کَسَم گرفتم.

دوست عزیزم تو هم امتحان کن حتماً جواب می‌گیری امروز روز خیلی بزرگیه معجزه می‌شه.

نظرات 8 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ق.ظ

بــــــــــــــــــــــــــاش

اییییییییییییییییییییییییییییول

Taeed kon شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:27 ق.ظ

afarin ke enghadr ghadr shenasid.
vali beheton nemikhore ke enghadr ke goftid shokh tab bashida

ممنون
مکه شما بامن صحبت کردین که به همین راحتی متوجه اخلاقم شدید؟

خ.فخـــــــــری شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:59 ب.ظ

نمیتوانم کلامی در موردش بنویسم و عاجزم،

فقط از خداوند میخواهم که...

خدایـــــــــــــا...

بالاتر از بهشت هم داری...؟؟؟

برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم...

*روز مادر مبارک*

taeed kon یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:53 ق.ظ

hame chi ke niaz be harfidan nadare.
to in chand vaght motavajeh chizi nashodim

َAjaaaaaaaaaaaab

taeed kon یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:12 ب.ظ

baleeeeee
dar kol matlabe ghashangi bod

خواهش..
اما ......؟

عبد دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:34 ب.ظ

سلام

خیلی خوشحالم که تواین وب سایت حداقل یکی از خودش نوشت نه از سایتای دیگه کش بره

واقعا لطیف وقشنگ نوشتید .

ناقلابا احساست فوتبال بازی میکنی

ممنون
چای نخورده پسر خاله شدی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:53 ب.ظ

در اسمان ابی دلم جایی برای ابرها نیست
مادرم ...
دعایم کن که با دعایت دلم خانه دردها نیست

حسن محمدزاده چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:31 ب.ظ

مطلب بسیار زیبایی بود .مر۳۰

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد