روانپزشک معروفى در یک مهمانى شرکت کرده بود. بعد از شام که همه مهمانها دور هم نشسته بودند و صحبت مى کردند، صاحب خانه از دکتر روانپزشک پرسید: دکتر! شما از کجا مى فهمید که یکنفر از نظر ذهنى آدم نرمالى هست یا نه؟
دکتر گفت: کار سختى نیست. یک سوال آسان که همه به سادگى جواب مى دهند را ازش مى پرسیم. اگر در جواب دادنش دچار مشکل شد، شک مى کنیم که
ممکن است از نظر ذهنى مشکل داشته باشد.
صاحب خانه پرسید: چه جور سوالی؟
روانپزشک گفت: مثلاً ازش مى پرسیم کاپیتان کوک سه بار با کشتى به دور دنیا مسافرت کرد و در یکى از این سفرها مرد. در سفر چندم این اتفاق افتاد؟
صاحب خانه کمى فکر کرد و در حالى که لبخندى عصبى بر لب داشت گفت: دکتر! میشه یک سوال دیگه مثال بزنید؟ من اصلاً اطلاعات تاریخى ام خوب نیست.
گاه رسیده ای و نمیدانی...
و گاه در ابتدای راهی و گمان میکنی رسیده ای...
مهم آغاز است ...
که گاه هیج روی نمیدهد..
و گاه می شود بدون آنکه خواسته باشی...
س.پست زیباییه
فقط اگه میشه مطالباتون از حالت طنز و داستان فراتر باشه
ممنون
موفق باشین
ممنون از نظرتون
چشم سعی می کنم از این به بعد مطالب بهتری بزارم.
بذذذذذذذذذذذذذذارن نه بززززززززززارن
به بزرگواری خودتون ببخشید