1- خطر سکوت و بیتفاوتی در برابرگناه
یکی از عوامل سکوت مردم است. اگر یک کسی یک
خلافی کرد و مردم بیتفاوت نگاهش کردند، دراینجا دیگر گناه عادی میشود.
لازم هم نیست حرف که میزنیم اثر کند. ممکن است حرف هم که بزنیم، اثر نکند.
اما عادی هم نباشیم. لااقل یک رفتاری ازخود نشان دهیم که شخص رامتوجه
رفتاراشتباه خودکنیم نه اینکه بارفتارمون اشتباه فرد روتاییدکنیم.
لازم نیست که هر چه ما میگوییم، اثر کند.
شما اذان که میگویی خود اذان ثواب دارد، گرچه کسی نماز نیاید. شما بگو:
«حی علی الصلاة» اما کسی نیاید. نفس اذان و خود اذان ثواب دارد. خود امر به
معروف یک عبادت بزرگ است که تمام عبادتها نسبت به امر به معروف و نهی از
منکر جزء و مثل یک قطره درکنار یک دریاست. خیلی امر به معروف ونهی ازمنکر
ثواب دارد و معنایش هم این نیست که تا گفتیم که مثلاً این کارت غلط است،
بگوید چشم! نه! ممکن است به او بگویی ولی گوش ندهد، ولی شما به آن درجهی
خودت رسیدی. یعنی اگر یک معلم برود سر کلاس، اگر بچهها هم سر کلاس
نباشند، آموزش و پرورش حقوق معلم را میدهد. اینطور نیست که چون بچهها
نیامدهاند، حقوق به او ندهند.
بنابراین یک خلاف که دیدیم، بیتفاوت نباشیم.
گاهی اوقات حتی می شودباتلفن زدن همدیگه روازکارهای اشتباهمون باخبرکنیم.
مثلا زنگ بزن! الو! من این صحنه را از شما دیدم، کارشمااشتباه بودومن
ازکارت ناراحت شدم! پنج تلفن که به او زده شود، لااقل حالش گرفته میشود.
حالگیری گاهی مواقع مفیده. در خیابانها یک سرعتگیر میگذارند برای اینکه
تاکسیها، ماشینها به کسی نزنند. خود این سرعتگیرمفید است. چون اگر این
سرعتگیرها نباشد آمار تصادف بیشتر میشود. لااقل ما میتوانیم سرعتگیر
بگذاریم. به او بگوییم که آقا ازکار شماناراحت
شدم.! این خود یک تلنگری میشود. ممکن است این اثر نکند ولی یک زمینه برای
تلنگرهای بعدی میشود.
2- خطر شیوع گناه در جامعه اسلامی
بعضی از کارها به طور خودکار گناه است. بعضی
کارها دوست داشتنش هم گناه است. مثلاً قرآن میگوید: «یُحِبُّونَ أَنْ
تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا» (نور/19) یعنی گاهی اوقات یک
خلافی را از یک دختر مسلمان، از یک پسر مسلمان، از یک زن و مرد مسلمان یک
خلافی را سراغ داری و اون خبر رومیان افرادجامعه پخش میکنی.مثلا میگی
فهمیدی چه شده؟ معلوم شده فلانی دزد بوده است ویااینکه فلان شخص چنین کاری
روانجام داده.قرآن میگوید همین که دوست داری که این فساد فلانی را، فلانی
هم بفهمد، همینکه دوست داری که این گناه را دیگران هم بفهمند،
دوست داشتنش هم عذاب الیم دارد.
3-مسئلهی دیگر تکرار است. از چیزهایی که
گناه را عادی میکند، تکرار گناه است. گناه اگر شد قرآن میگوید: لااقل
اصرار نکنید. «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا» (آلعمران/135) یعنی
اگر گناه کردید دیگر اصرار نکنید. تکرار گناه، گناه را عادی میکند.
4-یکی از چیزهایی که گناه را عادی میکند،
مسئلهی ترک نماز است.ما میتونیم بانماز اشتباهات خودراجبران کنیم. در قرآن
آیهای داریم که: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات»
(هود/114)یعنی کارهای نیک کارهای بدرامی پوشاند. اما یک کسی که گناه کرد و
مسجد هم نرفت. مثل کسی است که مرتب دستش چرک شود، زیر شیر هم نمیگیرد.
مرتب کثیف و کثیف ترمی شود و این فرد صابون نمیزند. نماز صابون است. قرآن
میگوید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» کارهای خوب کارهای بد
را میپوشاند. جدا شدن از نماز، انسان را فاسد میکند.
5-پشتیبانی
از گنهکار! این هم گناه را عادی میکند. یعنی گنهکار میداند که اگراین
گناه بکند، افرادی هستند که حمایتش میکنند، حالا یا حمایت چماقی، یا حمایت
امضایی، یا حمایت تلفنی، یا حمایت مالی. یعنی گنهکار احساس میکند که پشتش
به جای گرمی است. «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا» (هود/113)
قرآن میگوید پشتیبان گنهکار نباشید. تکیهگاه به گنهکار ندهید. «وَ ما
کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدا» (کهف/51) در یک گناه سه نفر با هم
شریک هستند. 1- آن کسی که مستقیم گناه میکند. 2- آن کسی که این گنهکار را
ساپورتش میکند و
کمک به او میرساند. 3- آن کسی که میبیند و راضی میشود.
امام کاظم به یکی از یارانش گفت: چرا شترانت
را به هارون الرشید اجاره دادی؟ هارون الرشید طاغوت است و تو شیعه . چرا
شترانت را به طاغوت اجاره دادی؟ گفت: آقا اجاره دادم برای راه مکه! فرمود:
دوست داری هارون الرشید زنده بماند، از مکه برگردد و کرایه تو را بدهد؟
گفت: بله! گفت: همین مقدار که دوست داری طاغوت زنده بماند، گناه است.
خلاصهی بحث- چیزهایی که گناه را عادی میکنند: 1-سکوت2-شیوع گناه درمیان افراد3-تکرار4- کنار گذاشتن نماز 5-وجود پشتیبان و ...
البته اینها چند موردش بود. چند مورد دیگر هست که برای کوتاهی مطلب ازذکر اوناخودداری کردیم.
دعا:خدایا
ایمان وتقوایی به ما بده که آن ایمان و تقوا در مقابل گناه ما را بیمه
کند. درهنگام گناه خودت دست ما را بگیر. گذشتهی ما را ببخش و بیامرز.
والسلام علیکم
احسان جان مر۳۰ قشنگ و آموزنده بود.
به نظر من مهمترین از این عامل ها یکی ترک نماز و دیگری پشتیبانی از گناهکاره که متاسفانه بعضی از افراد اصلا جدیش نمیگیرن ، خودم به چشم دیدم که مثلا فردی گناهی مرتکب میشه و شخص دیگری بعنوان اینکه دوستشم به طرفداری از وی برمیاد و روی کارش درپوش میذاره و او را به گونه ای تشویق میکنه.........!
بازم ممنون ، انشاالله این مشکل نیز از جامعه برطرف خواهد شد.
فکر گناه مانند آتشی است که در اتاق افروخته شده است..شاید خانه را نسوزاند اما حتما دیوارهای سفید آن را سیاه میکند. (الهی آمین )
خیلی ممنون
مطلبتون جالب بود
مرسی