در بی کران دو چیز افسونم می کند
آبی آسمان و خدا....
یکی را می بینم ومی دانم که نیست
و او را نمی بینم و
می دانم که هست...
خدا جونم خیییلی دوست دارم پس...هیچوقت هیچوقت هیچوقت تنهام نذار
زنده ام ... متاسفانه ... به آسمان نگاه نمی کنم ...می ترسم ...چشمانم به چشمان خـــــــدا بیافتد ...
زنده ام ...
متاسفانه ...
به آسمان نگاه نمی کنم ...
می ترسم ...
چشمانم به چشمان خـــــــدا بیافتد ...