.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

اجازه هست به خانمتون نگاه کنم؟

جوان خیلی  آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا می تونم یه کم به خانم شما نگاه کنم ولذت ببرم ؟ !

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان  منفجر شد و در میان بازار و جمعیت ، یقه یک جوان را گرفت و عصبانی طوری که رگ گردنش بیرون زده بود فریاد زد: مردیکه عوضی مگه خودت ناموس نداری؟ ... خجالت نمی کشی؟

جوان اما خیلی آرام ، بدون اینکه ار رفتار و فحش های مرد، عصبی شود و واکنشی نشان دهد همانطور ایستاد و ادامه داد: خیلی عذر می خوام  نمی دونستم اینقدر ناراحت و غیرتی می شین، آخه دیدم همه  بازار بدون اجازه نگاه می کنند و لذت می برند؛ گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم از خیرش گذشتم !

مرد خشکش زد... همانطور که یقه جوان را گرفته بود آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی به زنش نگاه کرد...

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:02 ق.ظ

این مطلب رو شنیه بودم ولی واقعا قشنگ بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد