از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آور،کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد
خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من میگفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق میکردمکشیش پرسید، پس مردها چه میگفتند؟
: کشاورز گفت
آنها می خواستند بدانند که آیا حاضرم
قاطرم را بفروشم یا نه؟؟
56056065047آیا بالاخره راهی برای کسب درآمد از اینترنت وجود دارد ؟؟؟
یک راه مطمئن و درآمدزا برای کسانیکه مایلند از صفر شروع نموده و از هیچ به همه چیز برسند
درآمد بسیار زیاد , آسان , مطمئن و قانونی برای صاحبان سایتها , وبلاگها و بازاریابها
با هر بازدید و سابقه فعالیتی که دارید به گروه ما بپیوندید
>>> و طعم واقعی پول اینترنتی را حس کنید <<<
آیا تا به حال اندیشیده اید که می توانید در منزل و بدون نیاز به خروج از منزل حتی تا سقف 755 هزار تومان در ماه نیز درآمد داشته باشید؟؟؟
برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.site01.asso.st
به منم سر بزن دوست داشتی لینکم کن خبر بده لینکت کنم
ok
امروز دانشگاه رفتیم...








با کلی ذوق...
که سردر دانشگاه درست شده باشه...
وقتی نگام بهش خورد جا خوردم...
چــــــون ( دانشگاه ) رو ازش برداشته بودن...
و الان فقط شده موسسه اموزش عالی علامه فیض!
خودمونیم با یه سوله فرقی نداره دیگه...
موافقم
سلام....



جالب بود مر30....
tekrari
حالا به روم نمیآوردی.
دروغ میگه اصلا تکراری نبود
خیلیم قشنگ بود
آره حق با تو هست.