ما میتوانیم!
رسالت دانشگاه ارتقا سطح کیفی آموزش عالی در کشور می باشد و دانشگاه های غیر انتفاعی نیز از این امر مستثنی نمی باشند.
دانشگاه های غیر انتفاعی به همت اساتید و مدیران دانشگاهی در سطح کشور تاسیس می شوند تا سیر به سمت هدف و رسالتی که در ابتدا ذکر گردید را تسریع بخشد. حال ما بر آن شدیم تا در این مقاله به آسیب شناسی یکی از دانشگاه های غیرانتفاعی کشور بپردازیم.
دانشگاه غیرانتفاعی علامه فیض کاشانی در سال 1384 توسط گروهی از اساتید دانشگاه کاشان با هدفی مجهول (حداقل برای ما!) تاسیس گردیده است و تا آن هدف یا اهداف مشخص نگردیده اند نمی توان رای به "انتفاعی" یا "غیرانتفاعی" بودن این دانشگاه داد.
حال اگر از نیات و اهداف این موسسین دلسوز بگذریم، به روند عملکرد این دانشگاه پس از تاسیس آن می رسیم؛ این دانشگاه با کمی اغراق از لحظاتی پس از گود برداری اولیه، شروع به پذیرش دانشجو نموده است تا سریع تر به هدف والای بهبود سطح کمی(و نه کیفی!) آموزش عالی کشور دست یابند.
اهمیتی نخواهد داشت که یک دانشجو، مدرک مهندسی مخابرات را با یک واحد آزمایشگاهی دریافت کند،یا پس از خروج یک دانشجو از دانشگاه چه تغییری در سطح فرهنگی دانشجو رخ می دهد، مهم این است که تعداد دانشجویان در سال x به تعداد y رسیده باشند تا برنامه ریزی های مدریتی – مالی طبق برنامه پیاده شوند!
فرض کنید یک بیمارستان خصوصی که در سال 1383 فاز ساخت آن شروع گردیده است و از لحاظ تجهیزاتی و عمرانی تکمیل نگردیده است ر در سال 1384 به بهره برداری(یا به عبارت صحیح تر به زود بهره برداری!) برسانیم، چه رخ خواهد داد!؟
مممن است بعضی از بیماران بستری شده در این بیمارستان بهبود یابند و برخی بر اثر کمبودهای ناشی از زود بهره برداری جان خود را از دست بدهند و قربانی این فاجعه ی مدریتی شوند؛ حال با کمی قیاس (اگر نگویند مع الفارغ!) و تامل در این فریضه ی هولناک، پر واضح است که قربانیان علمی این " قتلگاه دانش" و نه (دانشگاه!) هستیم، قربانیانی که دیده نمی شوند زیرا گه همچون قربانیان بیمارستان زنده به گور نمی شوند تا اعتراض اجتماع انساتی را در پی داشته باشند و بلکه زنده به گور می شوند!!!
اگر در این فضای آموزشی اساتید و مسئولین را یک جامعه ی کوچک انسانی در نظر بگیریم، در این جامعه هم مثل همه ی جامعه های دیگر هم انسان های شریف و هم انسان های ... یافت می شوند. اساتیدی یافت می شوند که بیشترین کاری که برای تدریس(و نه تفهیم!) مطالب انجام می دهند باز کردن لپ تاپشان است و مسئولینی که حتی حاضر نیستند چند لحظه ی کوتاه در کنار دانشجویان باشند و به مشکلاتشان گوش دهند!
در این دانشگاه عده ای از مسئولین و مدیران ارشد یافت می شوند که روابط ژنتیکی قابل تاملی با یکدیگر دارند و این فی نفسه نقسان نیست که گاهی دارای مزیت نیز می باشد، چه که طبیعاتا برای گزینش مطلوب، عقلانی هم هست از افرادی استفاده کنیم که احاطه بیشتری در ابعاد و زوایای شخصیتی ایشان داریم و نمونه ای از این وضعیت گاهی(!) خوشبختانه در این دانشگاه وجود دارد،البته گاهی هم متاسفانه اینگونه نیست! لیکن رفتار بعضی از مسئولین بر روی گذاره های ما خط بطلان میکشد و سبب این می گرددد که به جای واژه ی عادلانه " شایسته سالاری " از واژه ی ناعادلانه " فامیل سالاریه ناشایسته " در ادبیات نقادانه ی خویش استفاده کنیم.
و اکنون در این فضای مشکوک آموزشی چطور می توان گفت :
"ما میتوانیم!"
بسیار گفتیم و بسیار ناگفته باقی ماند!
عالی بود ولی یادمون نره ما خودمونم مقصر هستیم
ما برای هر درسی که پاس میکنیم پول میدیم و دانشگاه ما حتی حداقل های لازم واسه دانشگاه بودن رو هم نداره ولی ما همیشه چیکار کردیم ؟ فقط نگاه کردیم پولمون رو به استادی میدیم که نه از لحاظ علمی قبولش داریم نه اخلاقی
یادمون نره ترم قبل استادی بود که نه از درسش چیزی میفهمیدیم نه میتونستیم اخلاقشو تحمل کنیم همیشه درمقابل عکس العمل های بدش سکوت کردیم با اینکه این ماییم که هزینه های تدریس استاد هارو پرداخت میکنیم پس باید از حقمون هم دفاع کنیم
توی دانشگاهمون غذاخوری داریم که شاید بدترین و کثیفترین غذا خوری بین دانشگاه ها باشه
فکر نمیکنم هیچ جای ایران غذا خوریش به این بدی باشه ولی ما همیشه فقط غر زدیم پارسال غذا ها نصف قیمت امسال بود مدام میگفتیم غذا ها بده و این ترم از لحاض کیفیتی تغییری که نکرده قیمتشم دو برابر شده و ما بازم هیچ کاری نمیکنیم
تو دانشگاه های دیگه به کوچکترین کمبود های دانشگاه اعتراض میکنن با اینکه تحصیلشون هیچ هزینه ای براشون نداره و ما هرترم کلی پول میپردازیم و همیشه سرمون پایینه
مطمئنا این نوشته ها مارو به هیچ جایی نمیرسونه چون مسئولین محترم دانشگاه هیچ توجهی نمیکنن و شاید اصلا نمیبینن اگه قراره چیزی رو تغییر بدیم باید به حرفامون عمل کنیم نه اینکه فقط پیش همدیگه اعتراض کنیم
کاملا از این نوشته میشد فهمید که نویسنده این مطلب یکی از دانشجویان یه دانشگاه در پیت هستش.وگرنه " نقصان رو نقسان" نمینوشت و "فامیل سالاری ناشایسته رو فامیل سالاریه ناشایسته" و غلط های دیگری که ما پای اشتباه تاپی میذاریم.
حرف توکلی رو قبول دارم.تا کاری نکنیم کاری نمیکنند. چون یه عده هستند که نونشون از این راه درمیاد.
ولی یه بعد دیگه شم این هستش که اگه کسی بخواد بخونه در هر شرایط بدی بازم میخونه ولی آیا ما داریم پول میدیم که توی هر شرایط بدی که شد درس بخونیم؟؟!!