شیـطان اندازه یک حبّـــه قند اســــت . . .
گاهی می افتـــد تـــوی فنجـــانِ دلِ مــــا . . .
حل مــی شود آرام آرام . . .
بی آنکـه اصلا ما بفهمیـم . . .
و روحمـان سـر می کشد آن را . . .
آن چای شیــریـن را . . .
شیـطان زهـرآگیــن ِدیــریــــن را . . .
آن وقـت او، خـون مـــی شـــود در خـــانه تن . . .
مـی چرخـد و مـــی گـردد و مـی مـانـد آنجـا . . .
او می شــــود مـن .
آدم ها چه راحت؛
با جابه جایی یک نقطه؛
از خدا، جدا می شوند
خیلی قشنگ بود ممنون
نظر شما هم قشنگ بود.
مرسی
سلام.....
امیدوارم که شیطون توچایی هیچ کس از جمله خودبنده حل نشه!!!!!!!!!!!
مرسی ازمطلب قشنگتون
خواهش میکنم
انشاءالله
ممنون از متنتون
واقعا زیبا بود
با اجازتون توی یه سایت ازش استفاده کردم
البته با ذکر منبع
خواهش میکنم قابلتونو نداشت