.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 5


اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار،
برخی نادوست، و برخی دوستدار
که دست کم یکی در میانشان
بی تردید مورد اعتمادت باشد.


و چون زندگی بدین گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،
تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.

و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی
نه خیلی غیرضروری،
تا در لحظات سخت
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.



همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند
چون این کارِ ساده ای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند
و با کاربردِ درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.

و امیدوام اگر جوان که هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.



امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.
چرا که به این طریق
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.

امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.

بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یک بار
پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!

و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی
که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.

اگر همه ی اینها که گفتم فراهم شد

دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم!


نویسنده : خانم وفامنش



مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 4





پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به


وضوح حس می کردیم…


می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از


ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه


زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…


هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…


تا اینکه یه روز




دوستان ادامه مطلب رو فراموش نکنید...


نویسنده : فرزانه حیدری


ادامه مطلب ...

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 4




به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی

را نیافتند. به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :

"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد. به بچه

هایی فکر کن که گفتند : "مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته

اند و هنوز انتظار می کشند.
نویسنده : بدون نام

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 4



http://salijoon.info/mail/910507/bbabbby/child_050.jpg


مردم شهر سیاه,

خنده هاشان همه از روی ریاست...

دلشان سنگ سیاست...

ما در این شهر دویدیم و دویدیم...

چه سود؟!

هر کجا پرسه زدیم خبر از مردی نبود

و تو ای مرغ مهاجر که از این شهر گذر خواهی کرد...

نکند از هوس دانه گندم به زمین بنشینی...!!!




ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده ماها آدمای بی احساسی نیستیم ماها بی معرفتو نامرد نیستیم یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن که یه سری بــــاورامونو از بین بـــردن فقط باید یکی باشه بفهمه مارو، یکی باشه از ماها ، از جنس ما...





ما رو برای هم نمی‌خواست .. .
فقط می‌خواست همو فهمیده باشیم خدا
بدونیم نیمه‌ی ما مال ما نیست .. .
فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم
تموم لحظه های این تب تلخ .. .
خدا از حسرت ما با خبر بود ُخودش ما رو برای هم نمی‌خواست ..
خودت دیدی دعامون بی‌اثر بود
چه سخته مال هم باشیم و بی‌هم .. .
می‌بینم میری و می‌بینی میرم
تو وقتی هستی اما دوری از من .. .
نه میشه زنده باشم نه بمیرم
نمیگم دلخور از تقدیرم
اما .. .
تو میدونی چقدر دلگیره این عشق
فقط چون دیر باید می‌رسیدیم
داره رو دست ما می‌میره این عشق



نویسنده : مریم خانم

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 4



کـــــــــــم بــاش


از کم بودنت نتــــــــرس

اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه،

همونه که اگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه. . .


.

.

دنیای عجیبی شده است . . .

برای دروغ هایمان ،

خدا را قسم میخوریم ،

و به حرف راست که میرسیم ؛

می شود جان ِ تــو…
.

.

مــوجــودات ِ غــریبـی هـستیـم !

نـه طاقــت ِ دروغ را داریـــم …

و نــه تحــمّل ِ حـقــیــقت را !!
.

.
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…

نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…

برای اینکه نگذارم آنها بیایند…
.

.

حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدرها هم گرد نیست…

هر کس میرود دیگر باز نمیگردد…

.

.
هیچ انتظاری از کسی ندارم!

و این نشان دهنده قدرت من نیست!

مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است…
.

.
روزانه هزاران انسان

به دنیا می آیند …

اما نسل انسانیت

در حال انقراض است … !
.
.
زندگـــــــی همیشـــه در جریانه، ولی مشـــــــکل اینجاست :

کـــه مـــا رو در جـــــریان نمیــــــذاره . . .
.

.
همینــــکه آرزوهایــــم را خــــاک کــــردم

به آرامش رسیـــدم

چــــه ســــاده بود خوشبختــــی…
.

.
خـدایـا عـقیده هـایم را … از عـقده هـایم مـصون بـدار…
.
.
من به عکس تو دست میکشم . . .

تو بـه عکس من . . .

دست میکشی از من . . .
.
.
آشنا هایم ;

غریبه هایی هستند ،

که تنها اسمشان را میدانم …
نویسنده : خانم وفامنش

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 4


مرا دختر خانوم مینامند



مضمونی که جذابیتش نفس گیر است

دنیای دخترانه من نه با شمع نه با عروسک

معنا پیدا نمیکند ونه با اشک و افسون

اما تمام اینها را در بر میگیرد

من نه ضعیفم نه ناتوان

چرا که خداوند مرا بدون خشونت

و زور و بازو میپسندد

اشک ریختن ضعف من نیست قدرت روح من است

اشک نمیریزم تا توجهی را جلب کنم

با اشکم روحم را میشویم

خانه بی من سرد و ساکت است

چراکه شور و حال زندگی با صدای بلند حرف زدن

و موسیقی گوش دادن نیست

زندگی ترنم لالایی ارمش بخشی را میطلبد

که خدا در جادوی صدای من نهفته است

من تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که معنا میگیرم


من به تنهایی معنا دارم

معنای عمیقی در واژه ی دختر بودن است

اگر فرهنگ غلط و کوتاه نظری مرا ضعیفه میخواند

باز هم قوی تر از قبل از پشت همین واژه سربلند میکنم

و لبخند میزنم چرا که خداوند مرا دختر افریده


و همین برای من کافیست...!


نویسنده : خانم وفامنش

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره ۳


http://mahmoodirad.persiangig.com/image/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C.jpg


1:اقادامادچیکاره ان؟تاجرفرش هستن توکانادا!!!پاشین گم شین بیرون من فقط دختربه مرغ فروش میدم....
2:سه تامرغ خریدم مجبورشدم گاوصندوق وبچپونم توفریزر
3:مرغ تمیز/سفید/شش ماهه/کم مصرف باتخم گذاری زیادبدون واسطه/به بالاترین پیشنهادیاتعویضباباغ یاویلادرنوشهر...قیمت مقطوع!!!!


نویسنده : بدون نام

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره ۳


http://ups.night-skin.com/up-91-01/In-dreamland-grandeur-by-Pis7li.jpg



محکم باش.. اصلا هم نگران گم شدنت نباش...

اونی که اگه کم باشی گمت کنه ، همونیه که اگه زیاد باشی حیفت میکنه...
سعی نکن متفاوت باشی
فقط خوب باش
این روزها خوب بودن به اندازه کافی متفاوت هست...!




نویسنده : مریم خانم

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره ۳

https://lh5.googleusercontent.com/-Ot72xqwIsHQ/Tiz-Qp1WxyI/AAAAAAAAAas/vIlu7_bMYwo/h301/shahid_chamran.jpg



ما، اغلب خود را محور دنیا و مافیها فرض می کنیم و فکر می کنیم که همه دنیا به خاطر ما می گردد، آسمان و زمین و ستارگان به خاطر خوش آمد ما در سِیر و گردشند …


… فکر می کنیم که آسمان در غم ما خواهد گریست و یا دل سنگ از درد ما آب خواهد شد، یا گردش ستارگان متوقف خواهد گشت…

… اما بعد می فهمیم که در این دنیای بزرگ میلیون ها انسان مثل ما آمده اند و رفته اند و هیچ تغییری در گردش روزگار به وجود نیامده است.

                                                                                              دکتر چمران







کودک با گریه گفت:الو سلام

خونه ی خداست اونجا؟
خودتی خدا؟
سلام بنده ی من بله خودم هستم
خداجونم ترخدا نذار بزرگ شم..ترخدا نذار با بزرگ شدنم تورو هم تو دلم کوچیک کنم
خدا من میخوام همینجوری باهات حرف بزنم نه مثل بزرگا سخت و نامفهوم
من نمی خوااااااااااااااام جای تورو به پول بدم خداجونم
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:
آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه.


http://bbc-games.persiangig.com/image/4lda4ja.jpg


(خداجون دوست دارم)


نویسنده : سارا خانم



مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره ۳


از چه بنویسم ؟


از چه بنویسم ؟ امشب که سقف بی ستاره اتاقم بر سرم سنگینی می کند ، مانده ام که از چه

بنویسم ... از آنهایی که دیروز با من بودند و امروز رفته اند یا از تو که همیشه حرفهای مرا می خوانی ...


http://s1.picofile.com/file/6131312872/Exis_love_99353.jpg


از چه بنویسم ؟ از آسمانی که در حال عبور است یا از دلی که سوت و کور است ؟ از زمین بنویسم یا از
زمان یا از یک نگاه مهربان ؟ از خاطراتی که با تو در باران خیس شد یا از غزلهایی که هیچ وقت سروده
نشد ؟ باز چه بنویسم ؟ از چتری که هرگز زیر آن نه ایستادم یا از حرفهایی که هرگز به زبان نیاوردم ؟ من
عاشق خیابانی هستم که قسمت نشد با هم در آن قدم بزنیم ، من دلبسته درختی هستم که فرصت
نشد اسممان را روی آن حک کنیم ... اگر قرار باشد بنویسم ... باید در همه سطرهای دفترم حضور
داشته باشی ، نفس های تو می تواند برگ برگ دفترم را از پائیز پاک کند ، من بیقرار حرفهای ناب
توام ...




جلسه محاکمه عشق بود  
و قاضی عقل  ،
و عشق محکوم به تبعید به دورترین نقطه مغز شده بود  
یعنی فراموشی  ،
قلب تقاضای عفو عشق را داشت  
ولی همه اعضا با او مخالف بودند  
قلب شروع کرد به طرفداری از عشق
آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن اونو داشتی  
ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی  
و شما پاها که همیشه آماده رفتن به سویش بودید  
حالا چرا اینچنین با او مخالفید؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند  
تنها عقل و قلب در جلسه مادند
عقل گفت :دیدی قلب همه از عشق بیزارند
ولی من متحیرم که با وجودی که عشق بیشتر از همه تو را آزرده  
چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟
قلب نالید:که من بدون وجود عشق دیگر نخواهم بود  
و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند  
و فقط با عشق میتوانم یک قلب واقعی باشم  .
پس من همیشه از او حمایت خواهم کرد حتی اگر نابود شوم  .




بهترین دوست


http://www.negahak.com/upload/42-19507352.jpg


بهترین دوست اون دوستی که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بنشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی. ما واقعاً تا چیزی را از دست ندیم، قدرش را نمی‌دونیم، ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم، نمی‌دونیم چیزی را از دست دادیم. اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی، تضمینی بر این نیست که اون هم همین کارو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش، فقط منتظر باش تا اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه اینطور نشد، خوشحال باش که توی دل تو رشد کرده. در یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد، در یک ساعت میشه کسی را دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کرد. دنبال نگاه‌ها نرو، چون میتونن گولت بزنن، دنبال دارایی نرو چون کم‌کم افول می‌کنه دنبال کسی برو که باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یک لبخند میشه یه روز تیره را روشن کرد. کسی را پیدا کن که تو را شاد کنه. دقایقی توی زندگی هستن که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که میخوای اونو را از رویات بیرون بکشی و توی دنیای واقعی بغلش کنی. رویایی رو ببین که میخوای. جایی برو که دوست داری. چیزی باش که میخوای باشی. چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی. آرزو می‌کنم به اندازه کافی شادی داشته باشی تا خوش باشی، به اندازه کافی بکوشی تا قوی باشی، به اندازه کافی اندوه داشته باشی تا یک انسان باقی بمونی و به اندازه کافی امید تا خوشحال بمونی. همیشه خودتو جای دیگران بگذار، اگر حس میکنی چیزی ناراحتت میکنه، احتمالاً دیگران را آزار میده. شادترین افراد لزوماً بهترین چیزها رو ندارن، اونا فقط از اونچه تو راهشون هست بهترین استفاده رو میبرن. شادی برای اونایی که گریه می‌کنن و یا صدمه می‌بینن زنده است. برای اونایی که دنبالش میگردن و اونایی که امتحانش کردن. چون فقط اینها هستن که اهمیت دیگران رو تو زندگیشون میفهمن. عشق با یک لبخند شروع میشه، با یک بوسه رشد میکنه و با یک اشک تموم میشه. روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده، شکل میگیره. نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری. وقتی به دنیا اومدی، تو تنها کسی بودی که گریه می‌کردی و بقیه می‌خندیدن. سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن


نویسنده : خانم وفامنش


مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 2


عنوان : خسته...



خسته اس...
خیلی خسته...
سر به سرش نذارید...


نویسنده : بدون نام


مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 2



عنوان:متن جدید خوش امدگویی درهواپیمای ایران


سلام و صلوات بر روح تمام مسافرین عزیز

ورود شما را به پرواز ابدی هواپیمایی جمهوری اسلامی خوشامد می گوییم.
خداوندا! مشیت خودت را در رسیدن و لقا خود بر ما قرار ده و سرعت آن فزون فرما.
مقصد ما به احتمال 99% بهشت موعود و به احتمال 1% مقصدی که بر روی بلیط درج شده می باشد.
بستن کمربندها اصلا ضرورتی ندارد، چرا که بستن و نبستن آن برای ورود به بهشت الزامی نمی باشد.
در صورت بروز اشکال درسیستم هوای کابین ماسک هایی از بالای سر شما آویزان خواهند شد که شما قبل از آن رایحه ی خوش ملائکه را احساس خواهید کرد.
خواهشمند است هنگام سقوط خونسردی خود را حفظ نموده تا بتوانید اشهد خود را صحیح قرائت نمائید.
ارتفاع پرواز به تدریج و شاید هم ناگهانی به صفر خواهد رسید، اما هیچ جای نگرانی نیست. چرا که یک باره تا آسمان هفتم اوج خواهیم گرفت و هوای بهشت هم بسیار عالی گزارش شده است.
خلبان پرواز، مرحوم شهید کاپیتان بهشت زاده و ارواح گروه پروازی جایگاه ابدی خوبی را برای شما آرزومندند


نویسنده : خانم حیدری

مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 2



غزل سنگ قبر حافط شیرازی


مژده ی وصل تو کو کز سر جان بر خیزم / طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

به ولای تو که گر بنده ی خویشم خوانی / از سر خواجگی کون و مکان برخیزم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی / پیش تر ز آنکه چو گردی ز میان برخیزم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین / تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات / کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم
گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش / تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم
روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده / تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم


نویسنده : محمد سلمان نصرت زهی


مطالب ارسالی شما دوستان ......شماره 2


مطلب ۱ :

http://takhoda.loxblog.com/upload/takhoda/image/1453053795480.jpg


یه روز از خدا پرسیدم؟
خدایا چه چیزی تو را ناراحت می کند؟
خداوندفرمود هروقت بنده ای با من سخن می گوید چنان به
حرفهای او گوش می دهم که گویی جز او بنده ی دیگری ندارم
ولی او چنان سخن می گوید که انگار من خدای همه هستم الا
او ...




مطلب ۲ :


پروردگار من
جهان سرشار از دلبستن ها
و دل شکستن هاست
و چه حسی دارد
وقتی دل شکسته،از دل بستن ها              
به تو رو می آورم
تا در کنار تو بار دیگر
آرامشی را تجربه کنم
که در کنار بندگانت
از دست دادمش
...
                                 پروردگار من!!!...





مطلب ۳ :


http://axgig.com/images/14667078417390273880.jpg

بخند
آری بخند
با تمام وجود بخند
شادی را در آغوش بگیر  
بیامیز با نیروی مثبت اشیاء
کائنات و هر چه در آن است  را لمس کن
آنقدر بخند تا توان غمگین بودن برایت  نماند
در همه چیز بهترینش را ببین
و در همه کس کودک درونش را
و میان تمام لحظه های زیستن
به لذت های بی وقفه ی محبت و مهربانی بیاندیش
دوستانت را دریاب و در کنارشان باش
و هم نفسانت را به میهمانی قلبت دعوت کن
شاد باش و بخند
میان دستانت چه داشتی
که به گاه نوازش
همچو افسون قصه های پریان
سِحر شدم
و از آن پس چشمانم به غیر از تو
دیگر هیچ کس را ندید؟



نویسنده : خانم وفامنش


........!!!!!


مطلب ۱ :


http://img4up.com/up2/76224540140329.jpg


خانه دوست
  من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی ان با قلم سبز بهار می نویسم:
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد
خانه دوست کجاست؟؟؟!!!!




مطلب ۲ :


http://fc07.deviantart.net/fs14/f/2007/074/d/3/Smile_by_CaptureQueen.jpg



یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد



نویسنده : خانم وفامنش