.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

آلزایمر مادر!

چمدونش را بسته بودیم،با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود.
کلا یک ساک داشت ،کمی نون روغنی، آبنات، کشمش ،چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی …
گفت: "مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم یک گوشه هم که نشستم نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه!”

گفتم: "مادر من دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، منتظرن.”

گفت: "کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اون جا مادرجون، آدم دق میکنه ها، من که اینجا به کسی کار ندارم اصلا، اوم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه؟ حالا میشه بمونم؟”

گفتم: "آخه مادر من، شما داری آلزایمر می گیری همه چیزو فراموش می کنی!”

گفت: "مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول! اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی پسرم؟!”

خجالت کشیدم …!

حقیقت داشت، همه کودکی و جوونیم و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم.اون بخشی از هویت و ریشه و هستیم بود،راست می گفت، من همه رو فراموش کرده بودم!
زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمی ریم

توان نگاه کردن به خنده نشسته برلب های چروکیده اش رو نداشتم، ساکش رو باز کردم
نون روغنی و … همه چیزهای شیرین دوباره تو خونه بودند!

آبنات رو برداشت

گفت: "بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.”

دست های چروکیدشو بوسیدم و گفتم:

"مادر جون ببخش، فراموش کن.”

اشکش را با گوشه رو سری اش پاک کرد و گفت:

"چی رو ببخشم مادر، من که چیزی یادم نمی یاد، شاید فراموش میکنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟!”

در حالی که با دستای لرزونش، موهای دخترم را شونه میکرد زیر لب می گفت: "گاهی چه نعمتیه این آلمیزر…!”

شروع ثبت نام دوره های آموزشی انجمن علمی

 باسلام...

وقت همه دوستان گلم بخیر...

عارضم خدمتون که با هماهنگی های صورت گرفته مجموعه ای از دوره ها که به شرح زیر میباشد برگزار میگردد :


1 ) ICDL

2 ) Photoshop

3 ) Matlab

4 ) Altium

5 ) ORCAD

6 ) پردازش تصویر

7 ) Proteus & AVR


دوره های فنی حرفه ای :

PROTEUS

AVR

ORCAD


همراه با مدرک فنی و حرفه ای و امتیازی برای کارآموزی دوستان....


لازم به ذکر است پس از درخواست های مکرر دوستان امشب با هماهنگی های صورت گرفته قرار به این شد که دوره AVR & Proteus قبل از دوره فنی و حرفه ای نیز برگزار گردد که شما دوستان میتوانید در آن ثبت نام نمائید.

ضمنا دوره های فنی و حرفه ای نیز قریبا تایید شده که همزمان با دوره های ذکر شده ثبت نام خواهد گردید...

شما دوستان میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به وب انجمن یا با مراجعه به دفتر انجمن مراجعه نمائید...


توجه : برخلاف برخی از شایعات این دوره ها با تدریس اساتید برتر

برگزار خواهد گردید...

شروع ثبت نام از 8 اسفندماه ....


آدرس وب انجمن : www.eessfeiz.blogsky.com


توجه : اولیت با دوستانی است که زودتر ثبت نام نمایند.


اطلاعیه!!!

سلام دوستای عزیز روزتون بخیر

بنا به درخواست یک سری از بچه ها قرار شده که کلاس های رباتیک دوباره تشکیل بشه اما چون سری های پیش استقبال زیادی نشده به همین دلیل فراخوان عمومی در دانشگاه نمیزنن حالا کسانی که دوست دارن که این کلاس ها برگزار بشه یک نظر برای من بزارن.

قابل ذکر است که در این کلاس برنامه های کدویژن و پروتئوس به طور کامل تدریس می شود و کسانی که در این کلاس ها شرکت کنند درس میکرو رو به خوبی متوجه خواهند شد.

و اما مطلب دوم این که اگر تعداد حداقل به 20 نفر نرسه این کلاس ها رو تشکیل نمی دهند.

با تشـــــــــــــــــــــــــــــکر


با تشکــــــــــــــــــــــــــــــر

تشکر!!!

سلام دوستان...

نظر به اینکه در پست قبلی مشارکت فوق العاده ای داشتید خواستم ازتون تشکر کنم!! خواستم ازتون خواهش کنم از مشارکت عالیه ی خودتون بکاهید چون نمیرسم نظرات رو تایید کنم!!

با این حال من نگاه به بعضیا نمیکنم و مثل خودشون نمیشم!!

یه چند تا از آهنگایی که تقریبا جدید هستش و به نظرم قشنگ بود رو براتون گذاشتم (به همراه لینک دانلودش)


آهنگ زیبای "زمستون" از علی عبدالمالکی

لینک دانلود

آهنگ زیبای "شهر باران" از محمد علیزاده

لینک دانلود

آهنگ "یه خونه" از بنیامین (این آهنگ رو به یاد همسرش خونده)

لینک دانلود

آهنگ "خدا حافظ" از کامران مولایی

لینک دانلود

آهنگ "فراموشی" از کامران مولایی

لینک دانلود

آهنگ خوشگل!

سلام...

عرض کنم خدمتتون که آهنگ جدید و قشنگ سراغ ندارید؟؟ بابا خسته شدیم از این آهنگای تکراری!!

میخواستم اگه ممکنه لطف کنید اسم یه چند تا آهنگی که به نظرتون قشنگ هستش رو به همراه اسم خوانندش بگید که DN کنم.

فرقی نداره که آروم و ملایم باشه، شاد باشه، غم باشه، ریتمیک و یا رپ، راک یا پاپ باشه. هرچی که به دلتون نشسته. حالا زیاد روی جدید یا قدیمی بودنش هم حساس نباشید.


مثلا آهنگ "شهر باران" از محمد علیزاده


مرسی

برنامه نویس و مهندس

یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.


مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.


برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام
همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند
.


بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ۵٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ۵٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ...

سلام...

سلام خدمت دوستان خوبم

از اینکه حدود 1 هفته ای نبودم عذر میخوام.

داشتم نظرات رو میخوندم دیدم که اکثرا با 3شنبه هفته بعد موافقن. منم نظرم ممتنع هستش. البته اگه قراره 3شنبه هفته بعد بریم باید هماهنگ باشیم. هم خودمون و هم با بچه های قدرت.

ظاهرا نظر بیشتر بچه های قدرت هم سه شنبه هفته بعده.

پس قرارمون شد 3 شنبه هفته بعد. موافقید؟!؟

وحشت ناک ترین پیامک سال که قلب هزاران نفر را شکست : سبد کالایی دولت به شما تعلق نمی گیرد




هم وطن گرامی سبد کالا که هچ!

کوفت هم به شووما تعلق نمی گیرد!


پیامک دریافتی بعضی از خانواده ها....یکیشم خود خانواده ما...


ولی آبروی ملت رو بردن با این سبد کالاشون...


کار به جایی رسیده که این احمق ها این حرف رو میزنه :



دیگه حرفی واسه گفتن ندارم.....

سخت ترین لحظه دوران کودکی ...





سخت ترین لحظه دوران کودکی ....



داستان جالب!

مزدا 323 قرمز رنگ، تا به نزدیکی دختر جوان رسید به طور ناگهانی ترمز کرد . خودرو چند قدم جلوتر از دختر جوان از حرکت ایستاد ، اما راننده، خودرو را به عقب راند، تا جایی که پنجره جلو دقیقا روبروی دختر جوان قرار گرفت این اولین خودرویی نبود که روبروی دختر توقف می کرد ، اما هریک از آنها با بی توجهی دختر جوان به راه خود ادامه می دادند . دختر جوان، مانتوی مشکی تنگی به تن کرده بود که چند انگشتی از یک پیراهن بلند تر بود . شلواری هم که تن دخترک بود ،همچون مانتویش مشکی بود و تنگ می نمود که آن هم کوتاه بود و تا چند سانتی پایین تر از زانو را می پوشاند . به نظر می آمد که شلوار به خودی خود کوتاه نیست و انتهای ساق آن به داخل تا شده . دختر جوان نتوانست اهمیتی به مزدای قرمز رنگ ندهد . سرش را به داخل پنجره خم کرد و به راننده گفت :" بفرمایید؟" . مزدا مسافری نداشت . راننده آن پسر جوان و خوش چهره ای بود که عینک دودی ظریفی به چشم داشت . پسر جوان بدون معطلی و با بیانی محترمانه گفت : " خوشحال میشم تا جایی برسونمتون". دختر جوان گفت : "صادقیه میرما". پسر جوان بی درنگ سرش را به نشانه تائید تکان داد و پاسخ داد : " حتماً، بفرمایید بالا ". دخترک با متعجب ساختن پسر جوان، صندلی عقب را برای نشستن انتخاب کرد .چند لحظه ای از حرکت خودرو نگذشته بود که دختر جوان ، در حالی که روسری کوچک و قرمز خود را عقب و جلو می کشید و موهای سرازیر شده در کنار صورتش را نظم می داد ،گفت :" توی ماشینت چیزی برای گوش کردن نیست "
- البته .
پسر جوان ،سپس پخش خودرو را روشن کرد . صدای ترانه ای انگلیسی زبان به گوش رسید . از آینه به دختر جوان نگاهی انداخت و با همان لبخند ظریفش که از ابتدا بر لب داشت گفت :"کریس دبرگ هست ، حالا خوشتون نمیاد عوضش کنم ". دخترک با شنیدن حرف پسرجوان ،خنده تمسخر آمیزی سر داد .

- ها ها ها ، این که اریک کلاپتون . نمیشنوی مگه ، انگلیسی می خونه . اصلا کجاش شبیه کریس دبرگ!

{اگه خواستید بقیش تو ادامه مطلبه}

ادامه مطلب ...

!!

سلام...

عاقا بالاخره سر شروع کلاسا به توافق نرسیدیما ! 4 شنبه هفته بعد یا 3 شنبه هفته بعدیش؟! ولی چندتا از بچه های قدرت نظرشون 4 شنبه بود.

دوتا از بچه ها رفته بودن اعتراض الک2 . استاد گفته بوده 5 نمره (!!!!!!!!!) به همتون اضافه کردم!! هیچی دیگه، اونام یه تشکر کردن و اومدن بیرون(!!) که یه وقت 5 نمرشو پس نگیره بیفتن!! حالا جالب اینه به یه بنده خدای دیگه ای گفته 2 نمره بهت اضافه کردم!


راستی چقدر داره برف میاد. کاش الآن ریاضی مهندسی داشتیم!!