.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

حیوان روز تولد

 

یه نگاه به شناسنامتون بندازید،تاریخ تولدتون تو کدوم یکی از این 8 ردیف قرار گرفته؟

 

 

  سگ : 11 تا 19 دی---12 تا 14 فروردین---25 تا 30 خرداد---19 تا 24 تیر---6 تا 8 مهر---10 تا 25 آذر

 

 

مـوش : 20 دی تا 4 بهمن---25 اسفند تا 3 فروردین---26 فروردین تا 6 اردیبهشت---11 تا 13 خرداد---10 تا 18 تیر---25 مرداد تا 3 شهریور

 

  شیــــر: 5 تا 11 بهمن---22 تا 24 اسفند---1 تا 10 خرداد---10 تا 25 آبان

 

  گربـه : 12 تا 16 بهمن---4 تا 11 فروردین---4 تا 9 تیر---5 تا 9 مرداد---24 شهریورتا 5 مهر---26 آبان تا 9 آذر

 

  کبوتـر: 17 تا 25 بهمن---24 تا 31 اردیبهشت---25 تیرتا 4 مرداد---10 تا 23 شهریور---5 تا 10 دی

 

  لاک پشت : 26 بهمن تا 2 اسفند---7 تا 10 اردیبهشت---14 تا 24 خرداد---4 تا 9 شهریور---24 مهر تا 5 آبان

 

  پلنگ : 3 تا 9 اسفند---15 تا 25 فروردین---6 تا 9 آبان

 

  میمون : 10 تا 21 اسفند---11 تا 23 اردیبهشت---31 خرداد تا 3 تیر---10 تا 24 مرداد---9 تا 23 مهر---26 آذر تا 4 دی --- 10 تا 14خرداد

 

 

 

ادامه مطلب ...

پاسخ تست هوش تصویری


جواب حرف M است

با توجه به شکل مربوطه مشخص است که در هر ردیف فاصله حرف وسط از ابتدای حروف الفبا برابر مجموع فاصله دو حرف کناری از ابتدای حروف الفبا است.


آقا وحید وقتی جوابو بلد نیستی به سوال ایراد نگیر خواهشا...!!!!!


پاسخ دوستان:


توکلی:خیلی تابلوه دیگه شماره ی دوتا حرف کناریو باهم جمع کنیم میشه شماره ی حرف وسطی I که میشه 9تا و D مشه 4تا پس جواب میشه 13 یعنی M
برو حالشو ببر


به عبارتی آقای نساج ولی ایشون نبودن خودشون گفتن : حرف s


وحید عابدی : جوابش میشه B.


ادیب:حرف R


محمد( ناشانس ) : m شاید

موزیک برتر سایت

سلام به همه دوستان گلم...


وقت بخیر....


تصمیم گرفتیم برای جذاب تر شدن سایت یه بخش جدید بهش اضافه کنیم ( موزیک برتر سایت ) که سعی میکنیم 1 2 روزی یبار از بهترین و جدیدترین آهنگ هارو واسه دانلود بزاریم ضمنا شما عزیزان میتونید آهنگ های درخواستی خود را بگید تا براتون بزاریم.


ممنون


http://webzzz-code.persiangig.com/pic/music/Interval-Training-Music.jpg




نتیجه حسادت به گربه!!

مردی از این که زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد ناراحت بود، یک روز گربه را برد و چند تا خیابان آن طرف تر ول کرد. ولی تا به خانه رسید، دید گربه زود تر از اون برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود. بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند، از چندین پل و رودخانه پارک و غیره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد.

آن شب مرد به خانه بر نگشت... آخر شب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه خونه اس؟

زنش گفت: آره.

مرد گفت: گوشی رو بده بهش، من گم شدم!

فرایند پیری!

چند دوست قدیمی که همگی ٤٠ سال سن داشتند می‌خواستند باهم قرار بگذارند که شام را با همدیگر صرف کنند و پس از بررسی رستوران‌های مختلف سرانجام باهم توافق کردند که به رستوران چشم‌انداز بروند زیرا خدمتکاران زیبایی دارد.

١٠ سال بعد که همگی ٥٠ ساله شده بودند دوباره تصمیم گرفتند که شام را با همدیگر صرف کنند. و پس از بررسی رستوران‌های مختلف، سرانجام توافق کردند که به رستوران چشم‌انداز بروند زیرا غذای خیلی خوبی دارد. 

١٠ سال بعد در سن ٦٠ سالگی، دوباره تصمیم به صرف شام با همدیگر گرفتند و سرانجام توافق کردند که به رستوران چشم‌انداز بروند زیرا محیط آرام و بی‌ سر و صدایی دارد. 

١٠ سال بعد در سن ٧٠ سالگی، دوباره تصمیم گرفتند که شام را با هم بخورند و سرانجام پس از بررسی رستوران‌های مختلف تصمیم گرفتند که به رستوران چشم‌انداز بروند زیرا هم آسانسور دارد و هم راه مخصوص برای حرکت صندلی چرخدار.

و بالاخره ١٠ سال بعد که همگی ٨٠ ساله شده بودند یکبار دیگر تصمیم گرفتند که شام را با همدیگر صرف کنند و پس از بررسی رستوران‌های مختلف سرانجام توافق کردند که به رستوران چشم‌انداز بروند زیرا تا به حال آنجا نرفته‌اند!

چند جمله حکیمانه

 عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند .(حکیم ارد بزرگ)  

***

به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن، و به هیچکس بدی نکن. (شکسپیر ) 


                                                                        ***

چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی مثل من رفتار کن. (کانت )   

 

***

با نگاه پست همه چیز را می توان ننگ شمرد حتی مهر مادر به فرزند را ... (حکیم ارد بزرگ)   

 

***

انسان نمی تواند به همه نیکی کند، ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد. (رولن)    

***

حقیقت را دوست بدار ولی اشتباه را عفو کن. (ولتر)
  

***

ادامه مطلب ...

صندلی داغ ( امیرحسین جعـــــــفری )


مهمان این هفته: امیرحسین جعــــــفری

سوالات خود را در رابطه با مهمان بپرسید و جواب بگیرید. 

راستی بچه ها اگه واسه مهمان هفته بعد کسی داوطلب هس بگه لطفا....

برای مادر...

مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد.

ادامه مطلب ...

من میتوانم

 

دریا بی ریا و ساده با ساحل حرف می زند . 

 ساحل گویی با دریا قهر است . دریا را کنار می زند ولی دریا دوباره پیش می آید . 

من می توانم دریا را با ساحل آشتی دهم .

  آری . من می توانم .

 کیست که بگوید قهر ساحل و دریا ماندگار است ؟

  من می توانم مگر خواستن توانستن نیست .

   من می توانم غروب را با طلوع آشتی دهم .

 کیست که بگوید غروب دلتنگ است و دریا تنها ؟

  من چشمه ام . من می توانم بجوشم .

 من شمعم . می توانم بسوزم .

 من می توانم تا اوج پرواز کنم .

  من می توانم .

 اما به راستی چرا می کوشم تا آن کنم که هیچکس نتواند ؟

 چرا به روزنه های تاریک وجودم پرتوی از معرفت نتابانم

 و کویر قلبم را از زلال آدمیت جرعه ای ننوشانم و سیرابش نگردانم ؟

 من می خواهم خود را پیدا کنم .

 می خواهم تا اوج خود پرواز کنم .

 می خواهم به نظاره غروب نا پاکی ها بنشینم و دوباره طلوع کنم .

 می خواهم آنقدر دریای وجودم را زلال کنم که ستارگان تا سپیده دم هزاران بار برایش چشمک بزند .

 

 

سربازی رفتن خانوما

 

سربازی رفتن خانوما ... جالب
صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازها کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان(زندگی مهدی)
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
ادامه مطلب ...

آینده شاید امروز!!

افسوس...
روزی خواهد آمد که بی دینی نماد روشن فکریست 

«دکتر شریعتی» 

 

اطرافت را خوب نگاه کن...

سفید و سیاه ...

زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها
اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی . 
│▌▌▌│▌▌│▌▌▌│▌▌│▌▌▌│▌▌│▌▌▌│▌▌│▌▌▌│▌▌│▌▌▌│▌▌│▌▌▌│
└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└└ 

یک واقعیت آشکار....

سال 1391 تو تاکسی : 


راننده: آقا لطفاً پول خورد بدین! ربع سکه! نیم سکه! ندارین؟…
مسافر: شرمنده، من فقط طرح قدیم دارم!
 راننده: این تراول مال کی بود؟ آقا گوشه نداره! لطف کن عوضش کن!… این میلیونی رو کی داد؟! من که گفتم خورد ندارم!…
مسافر: آقا من هر روز دارم این مسیرو می‌آم! روزی صدهزارتومن گرون می‌شه! شما دویست تومن گرونش کردین؟!
راننده: خانوم کرایه‌ش همینه! قبل از پل هشتصد تومن، بعد از پل یه میلیون. اینجا تعرفه‌ش تو موبایلم هست، بذار آپدیتش کنم.
یه مسافر دیگه: آقا واسه صدتومن ارزش نداره، فشارتو می‌بری بالا! بده بهش بره. من حساب می‌کنم!
راننده: برو خانوم! برو بقیه شو بنداز صندوق صدقات!
مسافر درو محکم می‌بنده، می‌گه: برو گم شو! داهاتی!
راننده یه آهی می‌کشه می‌گه: ببین چجوری جلو این همه مسافر منو سکه‌ی بهار آزادی یه پولم کرد .

کاش همدیگرو ببخشیم

                                                                                                                                                                                                                       

سلام دوستان خوبم. 

فکر میکنم بهتر باشه به این وضع یه سروسامونی بدیم.شاید اگه خیلی از حساسیت ها رو کم کنیم بهتر باشه.مسلما هممون به ارامش بیشتری خواهیم رسید.اگه بخوایم همین ترم ۲ اینطوری باشیم چطور میخوایم تا ترم۷یا۸ دوام بیاریم.همه میگن دوران دانشجویی بهترین دورانه ولی با این وضعیت فکر نمیکنم برا ما اینطوری باشه.بیاییم کاری کنیم که بعدها ما هم از این دوران بعنوان یه دوران عالی و تکرار نشدنی یاد کنیم و بعد از فارغ التحصیلی تعدادی دوست خوب پیدا کرده باشیم نه دشمن. 

 

در خاتمه لازم میدونم از همه اونایی که احیانا رنجوندمشون عذرخواهی کنم.بخصوص از محمدجواد توکلی.بالاخره همه ادما جایز الخطان ومنم از این نظر مستثنی نیستم.سعی میکنم از این به بعد خودمو اصلاح کنم. 

 

مرسی از انتقادات سازندتون. 

موفق باشید.

انسان های بزرگ

روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود.

پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.

دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت:
برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم.

یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیر! 

دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله کاملا همینطور است.

 
دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.