Student electrical control- Allama Faiz Kashani University
Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

راز دار دیگران باشیم...
افشاى اسرار، نشانهى ضعف نفس و سستى اراده است. به عکس، «کتمان راز» دلیل
قوت روح و کرامت نفس است و ظرفیت شایسته و بایستهى یک انسان را مىرساند.
نگهبانى از «راز مردم» و «راز نظام» هم از تکالیف اجتماعى است.
میتونید ادامه مطلب رو در لینک زیر مشاهده کنید و مطالعه نمایید..
رازداری:
علاوه بر رازهاى خودتان، اسرار مردم نیز همان حکم را دارد. همان طور که
باید ظرفیت نگهدارى از راز خودت را داشته باشى و آن را پیش دیگران نگویى،
رازى را هم که کسى با تو در میان گذاشته ، یا از اسرارى به نحوى آگاه
شدهاى، باید نگهبان و امین باشى . قدرت رازدارى و ظرفیت حفظ اسرار را هم
باید نسبت به آنچه به خود و زندگیت مربوط است داشته باشى، هم نسبت به
دیگران و اسرارشان.
افشاى اسرار، نشانهى ضعف نفس و سستى اراده است. به عکس، «کتمان راز» دلیل
قوت روح و کرامت نفس است و ظرفیت شایسته و بایستهى یک انسان را مىرساند.
نگهبانى از «راز مردم» و «راز نظام» هم از تکالیف اجتماعى است.
«حفظ لسان» و «کنترل زبان» در مباحث اخلاقى و روایات، جایگاه مهمى دارد و
به موضوعاتى چون: دروغ، غیبت، افتراء، لغو و بهتان و در بخشى هم به
«رازدارى» مربوط مىشود. کسى که نتواند رازدار مردم باشد، گرفتار یک
رذیلهى اخلاقى و معاشرتى است و باید در رفع آن بکوشد. تقوا و تمرین
مىتواند راهى مناسب به شمار آید.
اسرار مردم
چه بسا انسان از بعضى اسرار دیگران آگاه شود، اما باید امین مردم بود و آبرویشان را نریخت و برایشان مشکل پدید نیاورد.
حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از هر کس، از اعمال
و حالات و رفتار و عیوب و گناهان بندگانش باخبر است، اما ... حلم و
بردبارى و پردهپوشى و رازدارى او بیش از همه است. اگر خداوند، کارهاى پشت
پرده و پنهانى بندگانش را افشا کند، آیا کسى با کسى دوست مىشود؟ اگر
خداوند، «آن کارهاى دیگر» مردم را رو کند، براى چه کسى آبرو و حیثیتى باقى
مىماند؟ خداوند، کریم است و آبرودارى و خطاپوشى مىکند و زشتکاریهاى
پنهانى مردم را فاش نمىسازد، وگرنه کیست که در برابر افشاگریهایش بتواند
تاب آورد؟ این همان است که در دعاى کمیل مىخوانیم: «و لا تفضحنى بخفى ما
اطلعت علیه من سرى ... .» «امانت» ،
تنها در باز پس دادن فرش همسایه یا مراقبت از گلدانهاى او نیست. «آبرو» از
هر سرمایهاى بالاتر است و با رازدارى مىتوان «آبرودارى» کرد . کسى که
از عیب پنهان و راز مخفى کسى مطلع مىشود و آن را در بوق و کرنا مىکند،
گناهکار است و مدیون حق مردم. تعجب است که گاهى رازهاى خصوصى بعضى
خانوادهها زبان به زبان نقل مىشود و صغیر و کبیر از آن آگاهند!
حضرت رضا علیهالسلام در حدیثى فرموده است: مؤمن ، هرگز مؤمن راستین
نخواهد بود مگر آنکه سه خصلت داشته باشد: سنتى از پروردگار، سنتى از پیامبر
و سنتى از ولى خدا. آنگاه سنت و روشى را که مؤمن باید از خدا آموخته و به
کار بندد ، «رازدارى» معرفى مىکند: «و اما السنة من ربه کتمان سره.»
اگر
حرفى را از کسى شنیدى که راضى به نقل آن براى دیگرى نبود، نقل آن گناه
است. اگر بیان یک راز، آبروى خانوادهاى را به خطر اندازد، فرداى قیامت
مسؤولیت دارد و پاسخ گفتن به آن بسیار دشوار است.
چرا غیبت حرام است و زشتترین معصیت؟ چون خمیر مایهاش همان
افشاى اسرار و بدیها و معایب دیگران است. مگر آبروى رفته را مىتوان دوباره بازگرداند و مگر آب ریخته را مىتوان جمع کرد؟
اگر از اختلافات خانوادگى زن و مردى خبر دارى، چه نیازى و لزومى به طرح و افشاى آن؟
اگر در کسى نقطهى ضعفى سراغ دارى، با کدام حجت شرعى و مستمسک دینى آن را فاش و پخش و بازگو مىکنى؟
مگر مىتوان هر چه را دانست، گفت؟
مگر گفتن هر راستى واجب است؟
حالا باید این سوال برسید که چه چیزی موجب فاش کردن راز دیگران میگردد؟؟؟؟؟
1. «پرحرفى» . از لابهلاى پرحرفیهاى انسان، بسیارى از «اسرار مگو» از زبان مىپرد. درمانش نیز کمحرفى است.
2. «خودنمایى» . این خصیصه، بیشترین ضربهها را مىزند. یعنى وانمود کردن
اینکه انسان در جریان است و با «بالا» ها ارتباط دارد و اخبار دست اول را
مىداند یا آدم مهمى است، سبب مىشود خیلى از اسرار را(چه شخصى و چه مربوط
به نظام) باز بگوید.
3. «دوستى» . آنان که روى رفاقت و صمیمیت، اسرار محرمانه را مىگویند و به عواقب آن بىتوجهند، گاهى دوستانه دشمنى مىکنند!
4. «وسایل ارتباط جمعى» . گاهى آنچه از طریق رسانهها، بىسیم، تلفن،
جراید، عکس و فیلم، نامه، حرفهاى عادى مردم کوچه و بازار و در مجالس و
محافل مطرح مىشود، رازها را فاش مىسازد. و ... برخى علتها و راههاى دیگر.
زیباست این کلام حضرت صادق علیهالسلام:
«سرک من دمک فلا یجرین من غیر اوداجک»
راز تو از خون تو است، پس نباید جز در رگهاى خودت جارى شود!
و مگر «خون» ، عامل بقاى انسان نیست؟ و اگر خون از بدن برود، جان هم پر مىکشد. اسرار هم همین حکم را دارد. گفتن هر سخنى در هر جا
نبود شیوهى مردان خدا
هر سخن، جا و مقامى دارد
مرد حق، حفظ کلامى دارد
حاصل کار دهد باد فنا
گفتن هر سخنى در هر جا
بارى ... باید زبان را در حفظ راز، یارى کرد. راز، امانت است. در حفظ آن
باید کوشید. چه بسا اختلافها و کدورتهایى که ریشه در افشاى اسرار این و آن
دارد.
دوست گلم سلامممممم
__ _?????____????
___????__????_???
__???____????__???
__???_???___??__??
__???__???????___???
___???_????????_????
???_??_???????__????
_???_____????__????
__??????_____?????
___???????__?????
______???? _??
______________??
_______________?
_????_________?
__?????_______?
___????________?
____?????______?
_________?______?
_____???_?_?__?
____?????__?_?
___??????___?_____?????
____????____?___???_?????
_____??____?__??____??????
______?___?_??_______????
_________???__________??
_________??____________?
_________?
________?
________?
آپمممممممممم
زود بیا
راستی به این صفحه دوم ماهم یه سربزن
www.jmp.blogsky.com
سلام...
باشه چشم