گوسفندی
خواست برای خوردن علف تازه به بالای تپه ای برود. رفت و رفت تا این که
خسته شد. به خودش دلداری داد که خستگی مهم نیست. اگر به سر تپه برسم، علف
تازه در انتظار من است. راهش را ادامه داد و دوباره خسته شد. باز به خودش
گفت که برای خوردن علف تازه باید حتماً به بالای تپه برسد. تنها هدف او این
بود که برای خوردن علف تازه به بالای تپه برسد. اما وقتی به آنجا رسید،
متوجه شد که نه تنها در آنجا هیچ علفی وجود ندارد، بلکه در راه رسیدن به
بالای تپه، علف های زیادی را نادیده گرفته است.
بله، گاه لازم است
اندکی درنگ کنیم و با سنجیدن اهداف خود در زندگی، در صورت لزوم آنها را
تعدیل کنیم تا هم به آنها نزدیک تر شویم و هم به یک باره و دیروقت متوجه از
دست رفتن فرصت های زیاد نشویم.
آره مثل شما فیضیا که همه چی رو نادیده گرفتید و درس نخوندید و اومدید فیض الان فهمیدید که فیضم هیچ خبری نیس.
کاش بازم دوران کنکور بیشتر سعی میکردید...
من بچه فیضی حاضرم از نظر عملی و علمی توی زمینه برق و الکترونیک با توی بچه سراسری پر مدعا رقابت کنم. میخوام بهت ثابت کنم اون سراسری شما با غرور کاذبی که براتون ایجاد میکنه فقط بدبختی براتون داره.
ببخشید شما یکم پریشان حال میزنی











ما خیلی بد بختیم آره؟
از نظر عملی ؟!!
از نظر علمی ؟!!
شما با سرخوشی خودت حال کن! شما بگید خوش بختیم (!!) علامه دهریم (!!) چیزی سرمون میشه!! ما هم میگیم آره!!!!!!
نه اشتباه شد


شما علامه فیضید
مواب باش تو خیابونا نگیرنت فقط
فکر کنم یه 7_8 سالی پشت کنکور بودی بالاخره با 150درصد سهمیه دانشگاه قبول شدی که اینقد سراسری سراسری میکنی!! حالا اشکال نداره عُقدتو خالی کن!



توم مواظب باش از طرفای گلابچی و اخوان نیای رد بشی که گیر میفتی!!