.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

طنز: برنامه هفتگی خانم های ایرانی

  طنز: برنامه هفتگی خانم های ایرانیشنبهمرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم ""فال قهوه روسی یخ زده"" بگیریم. میگن خیلی جالبه، همه چی رو درست میگه به خواهر شوهر نازی گفته ""شوهرت واست یه انگشتر می خره"" خیلی جالبه نه؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!یکشنبهمر...




ADv


ادامه مطلب ...

خداوندا . . .

خدایا کفر نمی‌گویم، پریشانم، چه می‌خواهی‌ تو از جانم ؟!

                                                                  مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی

خداوندا . . .

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی لباس فقر پوشی

                    غرورت را برای ‌تکه نانی ‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

                                                      و شب آهسته و خسته تهی‌ دست و زبان بسته

                                                                                                     به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی نمی‌گویی ؟!

خداوندا  . . .

اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

                                      لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

                                              و قدری آن طرف‌تر عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

                                                       و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی نمی‌گویی ؟!

خداوندا . . .

اگر روزی‌ بشر گردی‌ ز حال بندگانت با خبر گردی

                                            پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت،

                                                                          از این بودن، از این بدعت

                                                                                                  خداوندا تو مسئولی

خداوندا . . .

تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است،

                                         چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است

داستان کوتاه

پیرمرد نشست کنار سفره و گفت: آخه زن یه حرف رو چند بار باید بهت زد تا حالیت بشه مگه هزار بار بهت نگفتم من ما...کا...رو...نی دوست نـ...دا...رم. باید مثه دفعه ی قبلی بشقاب رو پرت کنم گوشه ی اتاق تا شیر فهم بشی؟ دفعه های قبلی حداقل شله نمی شد این دفعه که دیگه حسابی گند زدی. چرا چیزی نمی گی. همین جور نشستی منو نگاه می کنی که چی؟ مثلا می خوای مظلوم نمایی کنی نه؟ اه نمکم هم که نداره. آب هم که سر سفره نیست. پس تو چه غلطی می کنی توی این خونه.پیرمرد جمله ی آخر را که گفت چند لحظه ای سکوت کرد اشک توی چشمهایش جمع شد و به قاب عکسی که پای سفره به دیوار تکیه داده بود نگاه کرد. روبان سیاهی گوشه عکس پیرزن نشسته بود.


...خوشبختی

خوشبختی حالتی درونیست که خنده نمایانش میسازد.

خوشبختی آنقدر بزرگ است که برعکس بدبختی هرگز نمیتواند از پنجره داخل خانه کسی شود.
خوشبختی آنقدر مهربان است که هنگام نشستن در دل و چشم همیشه جائی برای بدبختی کنار خودش رزرو میکند.
خوشبختی همیشه هنگام خداحافظی بغض اش میترکد. 
 
زندگی را گذراندیم تا به خوشبختی برسیم غافل از اینکه خوشبختی در همین لحظاتی بود که گذشت  

                                                            تقدیم به وجود نازتون

بدون عنوان!

انسان بودن یعنی اینکه وقتی با کسی مشتاقانه کوهی رو بالا رفتی اما رو قله حس کردی که ازش بی نیاز شدی یادت نره که اون پایین چقدر بهش نیاز داشتی . 
 
 اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری .
 (دکتر علی شریعتی) 

آدم ها در دو حالت همدیگر را ترک می کنند ، اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره و دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی دوستشون داره . 

همیشه تلخ ترین خاطرات زندگی را از کسی تجربه می کنیم که شیرین ترین خاطرات را با وی داشتیم .
ادامه مطلب ...

چند راه عملی برای باهوش شدن

 

این کار یک بازی دو سر برد است؛ از هر طرف که نگاه کنید برای‌تان سودمند است. فعالیت‌هایی که در زیر به شما معرفی می‌شود صرفا چند کار تفننی لذت‌بخش برای پرکردن اوقات فراغت نیست، بلکه نتایج تعداد زیادی تحقیق در سراسر دنیا نشان داده که این فعالیت‌ها تعدادی از بهترین روش‌ها برای تقویت و بهبود عملکرد سلول‌های خاکستری هستند.



لطفا به ادامه مطلب بروید............



ADv

ادامه مطلب ...

داستان عاشقانه بسیار غمگین

 
شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :
ادامه مطلب ...

خواندن فکر شما از پشت مانیتور

 

این فال خیلی جالبه و کوتاهه.حتی اگه چند نفر همزمان هم انجامش بدید جواب درست میده.چندین مرتبه امتحانش کنید تا اطمینان حاصل کنید که درسته... 

روی کلمه لینک در پایین کلیک کنید...

لینک

 

سوتی های سال 91 ، فقط بخندید





ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوتی های باحال







ADv

ادامه مطلب ...

راهکارهایی برای کنترل خشم

راهکارهایی برای کنترل خشم

با مطالعه و رعایت نکاتی که در این مطلب به نقل از سایت «MSN» به آن اشاره شده است می توانید در کنترل عصبانیت خود موفق تر عمل کنید.





ADv


ادامه مطلب ...

شک

هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده.

شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد. برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.

متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد. مثل یک دزد راه می رود. مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ می کند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.
اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جا به جا کرده بود.

مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند!

اس ام اس سیزده بدر ۹۱

 

سلام خوبی ؟ یه چیزی میخواستم بگم

پارسال اون همه سبزه گره زدی هیچی نشد

بیا امسال درخت گره بزن شاید فرجی شد !

.

.

 به ادامه مطلب توجه کنید...

ادامه مطلب ...