خاطره بازی 1

سلام به همه کنترل نودی ها
شاید توی دوران دانشجوییمون سه تا بازدید بیشتر نرفتیم. اما هرکدومش واسمون یه خاطره بازیه.
ترم هفت بود. یه بازدید حدودا 10 نفره ... از یه کلاس که حتی بعضی ها دقیقه های آخر جاموندن
دیر و زود داشت اما سوخت و سوز نداشت. بازدید کارخونه نساجی رو میگم. از درس کنترل صنعتی استاد فراتی
یادمه چقدر ذوق داشت وقتی بالاخره بعد این همه المان که توی این سالها درسشو خونده بودیم حالا کاربرد چند تاشو از نزدیک میدیدیم.
کلا کنترل صنعتی کلاس باحالی داشت. یه چیزایی که فرق میکرد با خیلی از درس های اون ترم.
مث دیر اومدنای سر کلاس چون همیشه قبلش مدرن داشتیم تا آخرین ثانیه ها هم حتی داشتیم جزوه مینوشتیم. حتی یادمه بعضی وقتا استاد میمومد سر کلاس میشست تا خانم طرفدار درسش تموم بشه.
جمله ایتاد سرووووووووویس رفت که دیگه واسمون عادت شده بود.
یا مث نچ نچ کردنای سر کلاس که منجر شد به ...
یا حتی کلاسهایی که واسه plc توی سایت برگزار می شد.
همه اینا هم که یادمون رفته باشه دیگه تند گفتنای استاد که دیگه فک کنم هیچوقت فراموش نشه.

+دوستان در مورد کلاس صنعتی نظر یا خاطره ای دارین بگین ؛ میخوام اگه بشه استاد فراتی رو دعوت کنم بیاد اینجا بخونه.
+اگه بچه ها بیان توی خاطره بازی میتونیم  استادای دیگه رو هم  شرکت بدیم.
+ از بازدید عکس نداشتم. یادمه بچه ها عکس دسته جمعی گرفتن. اگه یکی از دوستان لطف کنه یه عکس آپلود کنه و لینکشو بده میزارم تو مطلب
+راستی یادم رفته بگم کنترل صنعتی یه خاطره 10 نفره هم داشت. اونم روز اعتراض. وقتی استاد گفت اسامی کسایی که اومدن بازدیدو بنویس... حس خوبی بود.
+به امبد روزهای بهتر

اطلاعیه . . .

سلام به همه همکلاسی ها

این متن دعوت نامه ای که آقای میرخباز و خانوم هادئی تو نظرات گذاشتن  و خواستن که همه مطلع بشن:

دوستای گلم. 

امیدوارم تعطیلات خوبی رو پشت سر بگذارید 
خواستم اولین دور همی رو طبق قولی که دادم برگذار کنم. 
چهارشنبه این هفته دوست دارم همگی باشگاه ابریشم بلوار قطب راوندی تشریف بیارید.خیلی دوست دارم همگی بیاین تا یک بار دیگه هم که شده همدیگه رو ببینیم.هرکسی هم که دعوت منو قبول نداره یا باور نمیکنه شماره بده تا تلفنی دعوت کنم.از ته دلم دوست دارم همگی تشریف بیارید.از ساعت 6 تا 9 شب. 
قدم همگی روی چشم ما 
باتشکر هادئی ، میرخباز

فیلم و عکس

سلام.
از همه دوستان بخصوص خانوم شریفی خواهشمندم فیلم ها و عکس های مشترک رو بهمون بدن.
بخصوص پشت صحنه ها و عکس ها و فیلمای برج میلاد.
عصلا یه وعضی شد این ترم آخری

+در مورد فیلم جشن فارغ التحصیلی من که هنوزندیدم. یعنی بچه ها قابل ندونستن به ما هم بدن ببینیم. اما تا جایی که شنیدم میگن کیفیتش 4K هس. و البته ... بیخیال
+خواهشمندم دوستان وقت کردن به ما هم بدن فیلم رو ببینیم.
+به امید روزهای بهتر

خاطره

یه روزی بود که همه به هم میگفتن
-رفتی پرتال رو ببینی؟
- نه واسه چی؟
-برو  نمرات رو ببین خودت میفهمی؟!
- بگو دیگه . اذیت نکن!!!!
-باید حتما خودت ببینی.
چند دقیقه طول نمیکشید . جوابش می آمد. شاید زنگ شایدم پیامک.
- وای باورم نمیشه ریاضی مهندسی پاس شدم ... وای خدااااااااااااااااااا
شایدم بعضی هامون منتظر بودیم اعلام بشه اشتباه شده و نمره ها برگرده چون غیر قابل باور بود.
رو راست بگم مث خیال پردازی های شب امتحان بود اما ...
این یک واقعیت بود.و هیچ چیز تغییر نکرد.
اما هیچکس پیگیر نشد که چرا این نمره داده شد؟!
شایدم دیگه مهم نبود. همین که نمره گرفتیم کافی بود.
خلاصه حرف حرفِ خاطرس. یه خاطره فراموش نشدنی برای نودی ها...

خدانگهدار همکلاسی . . .

سلام به همه همکلاسی های عزیز

عید فطر رو به همه تبریک میگم و امیدوارم نماز روزه هاتون قبول درگاه حق واقع شده باشه

خواستم اینجا آخرین حرفا رو بزنم . . .

تو چهار ساله گذشته همیشه این موقع از سال وقتی امتحانات تموم میشد میدونستیم که قراره سه ماه دیگه همو ببینیم و شاید به دلتنگی هامون وعده اون روزو میدادیم اما الان دیگه مطمئنیم که ترم جدیدی در کار نیست.

چقدر بد که از هم جدا شدیم و چهار سال کنار هم بودنو تموم کردیم ، بدونه اینکه حتی از هم خداحافظی کرده باشیم ، در شرایطی که میدونیم بعضی از دوستانمون رو سه ماه دیگه که هیچ ، شاید سه ساله دیگه هم نبینیم .پایان خیلی بدیه برای چهار سال همکلاسی بودن و تمام خاطراتی که با هم داشتیم ولی خب چهار سال پیش دانشگاه رو با تمام تفاوت هایی که باهم داشتیم و تمام کل کل هامون شروع کردیم و حداقل الان که تموم شده میدونیم کنار هم حال خوبی داشتیم.

به شخصه اولین و مهمترین دست آوردی که تحصیل تو دانشگاه فیض برام داشته آشنا شدن با دوستانی بوده که از لحاظ شخصیتی و اخلاقی انقدر خوب بودن که آدم نمیتونه از خاطراتی که باهاشون داشته دل بکنه و آسون کنار بیاد با اینکه قرار نیست هیچوقت دیگه ببینتشون.

تو عصری که عصر ارتباطاته و تمام روزمون با گوشی همراهمون و تو شبکه های اجتماعی سپری میشه متاسفانه ما اکثرا هیچ دسترسی به هم نداریم و نمیتونیم حتی از حال هم با خبر باشیم .

 به هر حال تحصیل تو دانشگاه فیض هم تموم شد ولی باعث افتخاره که این دوران کنار شما همکلاسی های عزیزم گذشت و تبدیل شد به بهترین سال های زندگیم و تنها خاطره تلخش خداحافظی نکردن با دوستای گلمه

اگر بدیی ازم دیدین یا ناخواسته باعث رنجش کسی شدم به خوبی همیشگی خودتون حلال کنید

هیچوقت هیچ کدومتون رو نمیشه فراموش کرد

دلم برای همتون تنگ میشه

دوستتون دارم

امیدوارم همیشه زندگی شاد و زیبایی داشته باشید

خدانگهدار . . .

چالش پدر بزرگ و مادر بزرگ کلاس 3

سلام به همه دوستان
شهادت امام علی علیه السلام رو تسلیت میگم و امیدوارم که نماز روزه هاتون قبول واقع شده باشه.

خب در مورد چالش تاریخ تولد فکر میکنم تا الان هرکی میخواسته نظر بزاره گزاشته.
جا داره از تموم دوستانی که احترام گزاشتن و شرکت کردن صمیمانه تشکر کنم.
خب اینم از اسامی البته از بزرگ به کوچیک و باز هم البته از پدر بزرگ و مادر بزرگ به پایین:

آقایون و خانم های مهندس :

1- محمد امیر آبادی       1370.11.13
2- محمد جواد توکلی     1370.12.20
3- مسعود ابوالفضلی     اسفند 1370
4- ابوالفضل پردل           1371.04.02
5- وحید عابدی               مهر 1371
6- ریحانه فخری            1371.08.28
7- محمدجواد ادیب        1371.09.22
8- رضا احمدی              1371.11.03
9- هانیه هادئی            1371.12.19
10- لیلا علیان              1372.03.30
11- زینب شریفی         1372.04.05
12- امیرحسین جعفری  1372.05.16

+ خب اینم از پدربزرگ و مادربزرگ کلاس...
+ این ترم آخری و البته این ورزهای آخر رو می شد بهتر تموم کرد. حداقل آخرین دورهمی واسه خداحافظی
+ خب حالا که نشد از همه دوستان حلالیت میخوام .
+ بابا فقط این متن رو نخونید. یه کلمه بگین حلال کردم. نه فقط منو بقیه رو هم همینطور
+ بازم که دارین همینطوری میخونین. بگین حلال کردم. ای بابا!!
+ راستی اتفاقی تو زندگیتون افتاد حتما بگین تا ما هم خوشحال بشیم. نشه یه روز تو خیابون ببینیمتون با چند تا بچه!!!
تازه بفهمیم ازدواج کردین!!!
+ آینده خیلی نزدیکه ... به امید روزای بهتر و آرزوی موفقیت واسه همه.

اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

آقا من امروز ی چیزی رو کشف کردم

اونم اینکه از نظرات متوجه شدم

اونی که از آمریکا نظر گذاشته بود از بچه های کلاسه

نه اینکه الان آمریکا باشه ها نه خخخخخخخخخ

کلا آی پیش اینطوره

و مثه اینکه الکی دلمون خوش بود

ولی خب حداقلش متوجه شدم که امروز تولدشه

یعنی امروز تولد یکی از بچه های کلاسه

دیگه خودتون بفهمید کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من تو ادامه مطلب ی کادو ناقابل گذاشتم

ایشاله مبارکش باشه

و بنا به رسم کاشان

باذکر صلواتی بر حضرت محمد(ص)وآل محمد

چالش پدر بزرگ و مادر بزرگ کلاس 2

سلام

تا تاریخ تولدا کامل بشه و تایید کنیم فعلا در جریان این یکی باشید.
اومدم نظرات رو ببینم متوجه شدم امشب شب تولد یکی از همکلاسی هاس.
نتونستم تبریک نگفته از وبلاگ خارج بشم.

همکلاسی عزیز تولدتون مبارک
با آرزوی موفقیت برای شما
فقط شیرینی فراموش نشه لدفا

+ تو کف اسم باشید لدفا، خودشون بگن بهتره
+ البته نویسنده ها میان تو نظرات میدونن اما حالا دیگه ...
+به جای شیرینی کارت شارژ هم پذیرفته می شود.

یه عکس دسته جمعی پارک آب و آتش -حالا رمزش؛ امتحان نقشه کشی در کدوم کلاس برگزار شد؟ انگلیسی تایپ کنید

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

چالش پدر بزرگ و مادر بزرگ کلاس

سلام

بچه ها از اونجایی که فک میکنم الان دیگه وقتشه که بدونیم کوچکترین و بزرگترین همکلاسیمون کیه شما را به چالش تاریخ تولد دعوت میکنم.

لطفا تاریخ تولدتون رو با اسم تو این مطلب بزارین.

البته تا تاریخ تولدا به حد قابل قبولی نرسه تایید نمیشه.

+ اسامی به ترتیب بزرگ به کوچیک اعلام میشه.

+ لطفا همه شرکت کنید( حتی شما آقای ادیب ؛ عایا من با شما شوخی دارم؟!) تا یه ذره اوضاع وب عوض بشه.
+ تاریخ تولد کسایی که نمیان وب رو اگه میدونین رو هم بگین.

+ نظر نذاشتن تو وب کلاس نمیارع.والا ...
+ هنوزم میشه بخشید همو ...

+ نیام ببینم 2 تا نظره

+ راستی اول خودم بگم 02 04 1371

هنوز بلاگفا خرابه. . . واسه همین اینو اینجا گزاشتم

میزنم
خیلی بَده واسه مَـــــ ـــ ــــــرد بگن حرف زد و عمل نکرد ...

میتونی تصور کنی دست بسته و زنده زنده دفن شدن رو

 ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻏﻮﺍﺻﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ؟
البته ﻧﻪ ﺗﻮ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﮐﯿﺶ ﻭ ﺑﺎ ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺍﮐﺴﯿﮋﻥ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﻣﺮﺟﺎﻥ ﻫﺎ .. ﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺗﺠﻬﯿﺰﺍﺕ ﮐﺎﻣﻞ ...
بلکه ﻏﻮﺍﺻﯽ ﺗﻮ ﺁﺏ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﮐﺮﺧﻪ ﻭ ﺑﻬﻤﻦ ﺷﯿﺮ ﻭ ﺍﺭﻭﻧﺪ ...

ﺑﺪﻭﻥ ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺍﮐﺴﯿژﻥ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻼﺷﯿﻨﮑﻒ در ﺩﺳﺖ .. ﻭ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﯾﮏ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﻔﺲ ... ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻠﯿﮏ ﺩﺷﻤﻦ ..

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻏﻮﺹ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﻮﯼ ﺁﺏ ... ؟؟ ﻧﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺮ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺁﺏ ... ﻧﻪ ..
ﺑﺎ ﺗﺮﮐﺶ ﺗﻮﯼ ﮐﻤﺮ ﻭ ﺑﯿﺴﯿﻢ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﺷﺪﻩ 8 ﮐﯿﻠﻮﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﭘﺸﺘﺖ ﻭ ﮐﻼﺷﯿﻨﮑﻒ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺖ . ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻮ ﺍﺭﻭﻧﺪ ﻭﺣﺸﯽ .. ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ...
ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺭﻭ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﭘﺴﺮﺵ ﺍﺳﺖ ... ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺩﺭﺱ ﻭ ﭘﯿﺴﺖ ﺍﺳﮑﯽ ﺑﯿﺎﺩ .. ﻧﻪ ...
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﭘﺴﺮﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺒﻬﻪ ﺑﯿﺎﺩ .. ﭘﺴﺮ ﻏﻮﺍﺻﺶ .. ﭘﺴﺮ ﺧﻂ شکنش ..... ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﻭﻧﻢ
ﻓﻘﻂ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﺶ ...
ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ پیکر ﭘﺎﮎ 175 ﺷﻬﯿﺪ ﻏﻮﺍﺹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﺮﺑﻼﯼ 4 ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ..
حالا ﺑﺒﯿﻦ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﭼﻪ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﮕﻮﺭﺷﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ...ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯽ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻓﻦ ﺷﺪﻥ ﺭﻭ؟

ﺧﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺑﻪ ﻭﻃﻦ .. ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪی ﻣن

جدیدترین سلفی ارسطو و چو چانگ/عکس

متن آموزنده حاج آقاگفت دوست دخترداشته باش!!!!!!!!!

حاج آقاگفت دوست دخترداشته باش!!!!!!!!!

پسر جوان: سلام حاج آقا، ببخشید مزاحم شدم. می‌شه یه سؤال خاص بپرسم؟

حاج آقا:سلام عزیزم، بپرس.

پسر جوان: دوست دختر اشکال داره؟

حاج آقا:نه خیلی هم خوبه. اگه دختر خوبی سراغ داری از دستش نده.

پسر جوان:حاج آقا جدی می‌گم، درست جواب بدید.

حاج آقا:منم جدی می‌گم اصلاً خدا جنس دختر و پسر رو برای هم جذاب آفریده که به هم علاقه‌مند بشن و از هم لذت ببرن.

پسر جوان:پس من با مجوز شما فردا می‌رم با یک دختر دوست می‌شم ها، ok؟!

حاج آقا:خیلی خوبه، اگه لازم شد خودمم کمکت می‌کنم.

پسر جوان:ایول حاج آقا ، دمتون گرم، اصلاً فکر نمی‌کردم این‌قدر پایه باشین!

 

خخخخخخ