.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

عیدتون مبارک

ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
ای تدبیر کننده روز و شب
ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر
حال مارا به بهترین حال دگرگون کن

با عرض سلام خدمت همکلاسی های خوبم
مدتیه که کم سعادت شدم و کمتر شما رو میبینم. منکه دلم براتون تنگ شده شما رو نمیدونم!
ازتون میخوام در دعاهای خیرتون من حقیر رو هم یاد کنید که 94 سال سرنوشت ساز و مهمی هستش برام که آیندم در گرو اون هستش!

حالا فرض کنید سالی که لحظه تحویل سالش با سیم و سیم900 و سیم چین و سیم گیر و سیم لخت کن و سوکت و سلف سرکار داشته باشی چی میشه! خلاصه اینم 7 سین ماست دیگه!!

دیگه پرحرفی بسه!
میگن: کم گوی و گزیده گوی چون دُر...

براتون بهترین ها رو آرزو می کنم.

به امید آینده!

خوش باشید

شروع کلاسا

سلام همکلاسیا...

مزاحمتون شدم برا شروع کلاسا. گفتن بپرسم که هفته سوم بریم یا چهارم ؟؟!!!!!!!!!؟؟ بنظر من که بجای این همه هفته دوم و سوم و چهارم کردن بذاریم قشنگ اول آبان سبک بال بریم سرکلاس!!! ( بالاخره باید مشخص باشه سال آخری هستیم!! )

خب حالا اون مزخرفات بالا رو ول کنید و واقعا نظر بدید کی بریم که هماهنگ باشیم.

تورو خدا ببخشید مزاحمتون شدما !! بخشیدید؟!! تورو خدا !!  اصلا بگید چقدر میشه که ببخشید؟! شماره کارت؟!


دقت کردید از این چندتا سطر بالا فقط شاید نصف سطرش حرف بدرد بخوری بود؟!

شاد باشید

راه سخت

از سبیل های از بناگوش دررفته تا ابروهای برداشته مردان ما

                                چه را سختی را گذرانده اند!!!؟؟؟....

 

...

سلام خدمت دوستان خوبم...

غرض از مزاحمت اینکه ظاهرا کلاس مخابرات روز 4 شنبه رو که پیچوندیم استاد هم بهش برخورده و گفته: من میخاستم 2 نمره کوئیز اضافه بر 20 باشه تا یه ارفاقی واستون باشه ولی چون نیومدید 2 نمره از همتون کم میکنم و  از این به بعد روی 18 حساب کنید. یعنی 20 دیگه خبری نیست!

خدا کنه فقط همین 2 نمره باشه چون اگه باهامون بد شده باشه که دیگه هیچی!! مثل بچه های ورودی 88 که 3 نفرشون پاش شدن. اونم با ماکس 12 .

این پست رو گذاشتم که بگم اگه میگم یه کلاسی رو بریم و فلان کلاس رو نپیچونیم بخاطر لج بازی یا ساز مخالف زدن نیس. بخاطر اینه که اخلاق استادش رو میدونم و میگم. مثل همین مخابرات که گفتم نپیچونیم. حالا هرچی بود تموم شد. ببینیم میشه با استاد صحبت کرد و راضیش کرد یا نه. (هرچند که بعید میدونم)


مرسی

!!

سلام...

عاقا بالاخره سر شروع کلاسا به توافق نرسیدیما ! 4 شنبه هفته بعد یا 3 شنبه هفته بعدیش؟! ولی چندتا از بچه های قدرت نظرشون 4 شنبه بود.

دوتا از بچه ها رفته بودن اعتراض الک2 . استاد گفته بوده 5 نمره (!!!!!!!!!) به همتون اضافه کردم!! هیچی دیگه، اونام یه تشکر کردن و اومدن بیرون(!!) که یه وقت 5 نمرشو پس نگیره بیفتن!! حالا جالب اینه به یه بنده خدای دیگه ای گفته 2 نمره بهت اضافه کردم!


راستی چقدر داره برف میاد. کاش الآن ریاضی مهندسی داشتیم!!

چند دقیقه تفکر

سلام...
لطفا چندتا پستای اخیر منو یه بار دیگه یه نگاهی بهش بندازید! چیزی غیر عادی نظرتونو جلب نمی کنه؟!!؟
.
.
آره اون چیز غیر عادی توی وبلاگمون تعداد نظرات چند پست اخیر بوده. ولی دلیلش چیه؟؟!
.
.
چرا پستایی که فقط منافعمون رو تامین میکنه و سودی برامون داره براش نظر میذاریم؟! حالا این یه نمونه کوچیکه و حتی شاید به حرفم اهمیت هم ندید ولی خداییش خودمون اگه یه روزی، یه زمانی،یه جایی تو زندگی در مقیاس بزرگتر و ملموس تر به چنین فردی برخورد کنیم چه نظری در موردش داریم، چه حرفی براش میزنیم؟!!
.
یه چیزی بگم فقط بهتون برنخوره. اینکه کسی که نظر میذاره یعنی اینقدر براخودش احترام قائله که نمیخواد دیگران هر طور که خواستن براش پست بذارن، برنامه بریزن و در سطح کلان راه زندگیشو بهش دیکته کنن. وقتی نظر میدید، انتقاد یا تایید میکنید یعنی اونقدر اعتماد بنفس دارید که نظر خودتون رو بیان کنید و اون رو درست بدونید. تو زندگی دو حالت وجود داره یا تصمیم میگیرید یا براتون تصمیم میگیرند. از تصمیم صغری گرفته تا تصمیم کبری!
در پایان ازتون بخاطر صراحتم عذر میخوام و اینکه حتی اگه پیش خودتون دارید جواب حرفامو میدید و میگید دلمون نمیخواد نظر بذاریم و دیگه پامونو هم وبلاگ نمیذاریم اشکالی نداره ولی تو زندگیتون نظر بدید.
بازم عذر میخوام.
مرسی


... F1 F1

سلام...

خوبید؟ حال شما چطوره؟

چی؟؟

_ مگه دکترم؟؟

آهان.

عاقا من این فضای حالت و دیاگرام بود (بُد) رو خوب یاد نگرفتم. چیکار کنم؟

چه راهی غیر از حذف درس و خودکشی پیشنهاد میکنید!؟! راه دیگه ای هم داره؟!

چی کتابی پیشنهاد مینمایییید؟!


برا تنوع!

یه روز اینشتین و نیوتن داشتن با هم قایم موشک بازی می کردن. انیشتن چشم می ذاره و نیوتن میره پشت سر انیشتن یه مربع به ضلع یک متر می کشه و توی اون مربع می ایسته!
وقتی شمارش انیشتن تموم میشه بر می گرده و نیوتن رو می بینه! میگه: نیوتن! سوک سوک!
نیوتن میگه: من نیوتن نیستم! الان ثابت می کنم: مساحت این مربع 1 متر در 1 متر میشه 1 متر مربع و من هم که روی این مربع ایستادم!
بنابراین نیوتن بر متر مربع میشه پاسکال!!

چرا غمگین و افسرده؟!!

سلام

سعیم اینه که کم کم از کپی کنندگی محض دربیام و یه مقداری خودم بنویسم. از جمله تجربیات و سوابق نویسندگیم هم نویسندگی انشا در دوران ابتدایی راهنمایی بوده!! در واقع تجربه خاصی از نویسندگی ندارم، بنابراین خوشحال میشم ایراد هام رو در این زمینه مورد نقد قرار بدید.

چیزی که مدتیه نظرمو جلب کرده اینه که داره افسردگی و غم و عاشقی،کلاس و پرستیژ تلقی میشه! چیزی که قدیما بعنوان رسوایی ازش یاد میشد الان شده کلاس! حالا کاری به عشق و عاشقی ندارم.

ولی چرا غم؟؟!! چرا نباید خوش بود؟؟! مگه چقدر قراره عمر کنیم!

حتما میگید خوشی و شادی وقتی هست که دلیلش باشه، وقتی همه چی روبراه باشه.

ولی چرا برای شاد بودن دنبال دلیل میگردیم ولی برای شاد نبودن دلیل نمیخوایم؟! درحالیکه ناراحتی دلیل میخواد نه شادی.

آره شاد بودن دل خوش میخواد که این دل خوش با یاد خدا و تلاش بدست میاد. اینکه مطمئن باشیم امروز طوری کار میکنیم که آینده پشمون نخواهیم شد. 3 دلیل دیگه شاد بودن که خودم خیلی بهش اعتقاد دارم:

1) اعتماد بنفس....2) اعتماد بنفس.... 3) اعتماد بنفس.

وقتی اعتماد بنفس داریم آرامش داریم، به خودمون اطمینان داریم و اثر این انرژی مثبت باعث میشه طرف مقابلمون هم ما رو انسان موفق و بالتبع قابل احترامی بدونه. ضمن اینکه در خود انسان هم یه اطمینان خاطری بوجود میاد.

دلیل افسردگی هامون اینه که چیزی در وجودمون پیدا نکردیم که بهش افتخار کنیم. اسممون هست مهندس ولی خودمونم میدونیم چیزی تو کاسمون نیس. از دبیرستان اونچه از دانشگاه بهمون گفتن فقط کلاسای مختلطش بوده(!!) نه دانش و دانش اندوزی. پس دیگه چه توقعی داریم.

پس برای آموختن و پیشرفت و شاد بودن منتظر فرج نباشیم که فرج میتونه هر ثانیه ای از زندگیمون باشه.

ﮔﻔﺖ: این روزا ﺑﯽ ﻣﻦ

ﭼﯽ

ﻣﯿــــــــﮑﺸﯽ ؟!!!

ﮔﻔﺘﻢ دو سیب !!!
میخام سر به تنت
نباشه ،ﻭﺍﻟـــــــــــــــــــــﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ
ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻣﯿﻤﯿﺮم!!

یادش بخیر!

سلام دوستان...

راستش امروز دوباره رفتم اولین پستایی که بچه ها در ابتدای عضویتشون توی وبلاگ گذاشته بودند رو بازدید کردم.

از نظرات و تعدد پستها شور و نشاط بچه ها موج میزد. وقتایی که تا کلاس تعطیل میشد همه میریختیم توی سایت دانشگاه تا سری به وبلاگمون بزنیم. از پستهایی که مربوط به " زمان رفع اشکال نقشه کشی و مشاعره و صندلی داغ و دعا برای مادربزرگ آقای پردل و عکس یادگاری بچه ها در ترم 1 " گرفته تا...

اون روزهایی که بچه ها توی خوابگاه کلیپ طنز میساختند و میذاشتند برا DN ، کل کل ها بین خانوما و آقایون، چت روم وبلاگ و  feiz-ctrl90.loxblog.com

روزایی که بخاطر بحثای زیاد همه همدیگرو به آرامش و صمیمیت و اتحاد دعوت میکردند.

اون شور الان دیگه نیست. روزایی بود که حسن بنر میذاشت که" به دلیل به روز بودن سایت از صفحات دیگر نیز بازدید فرمایید" در حالی که الان با وجود این لیست نویسندگان بلند بالا، عملا 2-3تا نویسنده بیشتر نداریم. حالا دلیلش میتونه کم کاری بروبچه های نویسنده یا تفاوت اخلاق بچه ها با هم یا کلیشه ای شدن وبلاگ و یا سنگین شدن درس ها(که این مورد درباره بچه های ما صدق نمیکنه!!) باشه.  توی همه جا هم این مشکلات بطور طبیعی وجود داره .

ولی اون روزا با همه خاطرات تلخ و شیرینش گذشت و الان حداقل خاطراتش برامون مونده که میتونیم مرور کنیم. مراقب باشیم که از این نصفه باقیمونده باهم بودنمون حداقل یه خاطره برامون بمونه.

بد نیست وقت کردید پستهای صفحه 90 به این طرف رو بخونید.

درود بر آینده.

بخوانید بخاطر عزیزانتان!

نیکوس کازانتزاکیس نقل می کند که در دوران کودکی، یک پیله کرم ابریشم را بر روی درختی می یابد، درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می سازد. اندکی منتظر می ماند، اما سرانجام چون خروج پروانه طول می کشد تصمیم می گیرد این فرآیند را شتاب بخشد. با حرارت دهان خود آغاز به گرم نمودن پیله می کند، تا این که پروانه خروج خود را آغاز می کند. اما بال هایش هنوز بسته اند و اندکی بعد می میرد.

او می گوید: بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود، اما من انتظار کشیدن نمی دانستم.

آن جنازه ی کوچک تا به امروز، یکی از سنگین ترین بارها، بر روی وجدان من بوده است. اما همان جنازه باعث شد درک کنم که یک گناه حقیقی وجود دارد: فشار آوردن بر قوانین بزرگ کیهان. بردباری لازم است و نیز انتظار زمان موعود را کشیدن، شاهد بودن وسختی کشیدن عزیزان و صبوربودن و مقاومت کردن، و با اعتماد راهی را دنبال کردن که خدا برای زندگانی ما و فرزندانمان برگزیده است.

به افتخار حرکت کی روش در بازی کره جنوبی...بزن لایک خوشگله رو

من واقعاً با این صحنه خیلی حال کردم ... ایول ♥کارلوس کیروش♥

آخر بازی وقتی ♥ایران♥ ، کره جنوبی رو شکست داد و رفتیم صدر جدول

سمت مربی کره جنوبی رفت و به اون فهموند ایران نه تنها جام جهانی میره

بلکه با شکست کره جنوبی در خانه بعنوان ♥تیم اول♥ میریم ♥جام جهانی♥


هرکی از این کارش خوشش اومد به افتخارش یه لایک بزنه....