.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.
Student electrical control- Allama Faiz Kashani University.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.
Student electrical control- Allama Faiz Kashani Universityمحض خنده
مامانم : افطار چی میخوری ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : چی ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : کجا ؟
من : مدرسان شریف
بعد ۲ساعت میگم افطار چی درس میکنی مامان ؟
مامانم : بیست و نه دوتا شیش …
.
این دخترا واسه چی اینقدر حساس شدن ؟زنگ زدم به ساناز تا اسم سارا رو شنید قطع کرد ؛ همش به خاطر این نیلوفره که حواس واسه آدم نمیذاره ، گیر داده میگه لاله کیه ؟ گفتم منظـورت لادنه ؟ اونم قهر کرد …اصن ولشون کن بابا … بذار یه زنگ بزنم به شادی چون فقط اون و مهسا و نسترن و سمیرا و شیما منو درک میکنن !
گاهی...
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .؛
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .؛
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!!
...
وَ حآل هــَم کِه . . .؛
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .؛
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .؛
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .؛
بــِنـِشینی وَ فــَقــَط نــِگآه کــُنی . . .!!!
گآهی دِلگــیری . . . ؛
شآیــَد اَز خودَت
بدون شرح!
نشستم قلک دلمو شکوندم،تهش همش چند تا دلخوشی بود :))
.
بعضیام هستن فک می کنن کین ، نه عموو !
من اسم تورو که می شنوم یه هفته بد شانسی میارم
چه برسه بخوام در موردت حرف بزنم !
.
بدترین چیز اون خنده ی اجباری برای حفظ آبرو بعد از یه زمین خوردن وحشتناکه
.
وقتی یکی هی میخواد یه چیزی بهت بگه بعد میگه : ” بی خیال ”
باید اینقد بزنیش تا بفهمه بی خیال یعنی چی . . . :|
.
موبایلم امروز بهم گفت : منُ چرا میزنى به شارژ؟ واسه کى ؟ واسه چى ؟
هیچ جوابى نداشتم بدم . فقط از اتاق رفتم بیرون گذاشتم کمى با خودش خلوت کنه :|
.
نمیدونم چیزی راجع به مثلث عشقی شنیدین..؟
این روزا شش ضلعیش هم اومده…!
.
قبلنا می‌گفتن مرد باید ایستاده بمیرد یا با گلوله سربی توی سینه
مردای امروزم زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی جون ندن خیلیه !
.
از وقتی رفتی شارژا رو خوراکی میخرم میخورم
و زمانایی که باهات صحبت میکردم رومیشنم سریال میبینم!
یه حالی میده که نگو !
همش که نبایدآدم افسرده شد :))
.
آدم‌ها را باید از روی منت‌هایی که وسط دعوا سر آدم می‌گذارند شناخت !
.
بعضی وقتا بد نیست لب بالاییت رو با لب پایینت آشنا کنی
و دهن گرامیتو ببندی
قابل توجه بعضی ها
.
به بعضیا باید گفت : کم پیدایی الحمدالله !
.
این روزا فقط میشه به عزرائیل اعتماد کرد
چون حداقلش اینکه قصد و نیتش مشخصه !
.
ظالم باشی بهت میگن حیوون! مظلوم باشی میگن حیوونی
محض خنده
من از بچگی ۱ستاره رو نشون کردم تو آسمون
.
از بین تمام گره هایی که تو زندگیم داشتم فقط تونستم گره هندزفری رو باز کنم ؛ همینم حس خوبیه !
.
یکی از خصوصیات خوبم اینه که:
کسی ک منو دوس داشته باشه هیچ وخت پیر نمیشه
یا دق مرگش میکنم یا خودش جوون مرگ میشه !
.
امروز دوبله پارک کرده بودم یهو دیدم تو بلندگو داره میگه : راننده پژو راننده پژو !!!
آب دهنمو قورت دادم برگشتم دیدم یه وانتیِ میگه خربزه مشد دارم بیا خربزه بخر …
تنها سوالم اینه که آیا اون نون خوردن داره آیا ؟
سلامتیه دختری که وقتی بنز واسش بوق زد پیش خودش گفت پراید گوجه ای عشقمو عشقه بعد ماشین بنز زد لهش کرد …
نتیجه گیری : دختر خانوم وسط خیابون راه نرو ، هرکی واست بوق زد دلیل نمیشه که … شاید میخواد بگه برو کنار میخام رد شم !
اعتماد به نفس اینارو اگه لاستیک بدون طوقه داشت الان مورسیلاگو بود …
موفقیت
و عوامل گوناگون باعث دور شدن از هدفتان شدند...
اما به یاد داشته باشید که با صبر و شکیبایی هیچ موفقیتی دست نیافتنی نیست...
همانند عکس زیر!
دنیای نامرد ...
تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد
سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، من جوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!
بی علی دنیا ندارد اعتبار ، وای بر ما وای بر این روزگار...
وب سایت دانشجویان برق کنترل دانشگاه علامه فیض کاشانی، شهادت حضرت علی (ع) را به همه کاربران گرامی تسلیت می گوید...
ناله کن اى دل به عزاى على (ع)
گریه کن اى دیده براى على (ع)
پیش حسین و حسن و زیبنین (ع)
خون چکد از فرق هماى على (ع)
داستان زیبای شاخه گل خشکیده
” قد بالای ۱۸۰، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و …
این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند.
توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم .
چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لا اقل از لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد . تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود .
تا اینکه دیدار محسن ، برادر مرجان ، یکی از دوستان صمیمی ام به تصویر خیالم جان داد و آن را از قاب ذهنم بیرون کشید.
از این بهتر نمیشد. محسن همانی بود که میخواستم ( البته با کمی اغماض!) ولی خودش
بود . همان قدر زیبا ،با وقار ، قد بلند ، با شخصیت و …
در همان نگاه اول چنان مجذوبش شدم که انگار سالها عاشقش بوده ام و وقتی فردای آن روز
مرجان قصه ی دلدادگی محسن به من را تعریف کرد ، فهمیدم که این عشق یکطرفه نیست.
به ادامه مطلب توجه کنید...
ادامه مطلب ...وب سایت دانشجویان برق کنترل دانشگاه علامه فیض کاشانی فرا رسیدن شب های قدر و هم چنین شهادت حضرت علی (ع) را به کاربران عزیز تسلیت عرض می نماید.
خیز، اى بنده محروم و گنهکار بیا
یک شب اى خفته غفلت زده بیدار بیا
بس شب و روز که در زیر لَحَد خواهى خفت
دَم غنیمت بشمار امشب و بیدار بیا
پشت کـــــــــــــــوه
آری از پشت کوه آمده ام...چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!برای عشق خیانت کردبرای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان دادبرای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاندوقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم.... می گویند: از پشت کوه آمده!ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد،تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!
