زندگی قفس است
قفسی بزرگ که ماهمه درآن هستیم
قفسی که بااین همه بزرگی گاهی اوقات آن قدر کوچک است که نمی توان نفس کشید
در این فقس به ظاهر بزرگ ولی کوچک هر کی به سویی میرود
یکی به سوی آسایش یکی بسوی آرامش
یکی به سویی ثروت یکی به سوی رویش
یکی به سوی ظلمت یکی به سوی دوری از ظلمت
همه در این قفس به سویی میروند
در این قفس بزرگ گروهی هم به سوی عشق می روند
آنان که به سوی عشق می روند چیزی جز عشق از خالق طلب نمی کنند
آنان که به سوی عشق می روند همیشه نگرانند
نگران از دست دادن معشوق خود هستند
آنان که عاشق معشوق خودهسنتد
همیشه شاکر خدای خود هستند
در این قفس به ظاهر بزرگ همه دوست دارند در این دنیای به ظاهر بزرگ بمانند
ولی آنان که عاشق هسیتند به این دنیا دل نمی بندند
آنانی که عاشق هستند فقط به دنبال معشوق خود هستند
مــــســـافـــــر پـــرواز رمــضـــان .......
پـــروازت بی خـــطـــــــــــر........
امـــیــدوارم توشـــه ات فـــــــراوان بــاشــــد و ســهــم ســـوغـــات من دعــــــای شـــبـهــای قــــدرت
ما را نـــیـــــز نــه بــه بــــهــــــای لــیــاقـــت بـــلــکــه بــه رســـم رفاقــــت دعــــــــــا کــنــیــد....
التماس دعا
امیدوارم باهمکاری ومشورت همدیگه بتونیم یه طرح مفیدی رو اجراکنیم تااینکه تواین ماه مبارک ازفرصتهامون به بهترین نحواستفاده کنیم .
منتظرنظرات وپیشنهادات خوب شما دوستان هستم.
مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان
که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان
در انتظار تو شاها گذشت عمر عزیز
نگشت حاصل من غیر آه مهدی جان
شها فقیرم و مسکین و بر سر راهت
نشسته ام به امید نگاه مهدی جان
من عاشقم که ببینم جمال تو آیا
بود به سوی جناب تو راه مهدی جان؟
بحق حرمت اجداد خود نما نظری
ز مرحمت به من رو سیاه مهدی جان
خمید پشت من که از بار معصیت شاها
نموده ام همه عمر اشتباه مهدی جان
در این آسمان پر ستاره ، یکی از ستاره ها در آسمان نیست. سپیده می آید اما خبری از رنگ آبی آسمان نیست. خورشید در قلب آسمان نشسته و میسوزاند قلبش را چه بی رحمانه میسوزاند قلب آسمان را . غروب که می آید ما قلب سوخته ی آسمان را میبینیم می بینیم که آسمان دیگر آبی نیست ، سرتاسر سرخ است و دلگیر دلتنگ فردا نیستم ، فردا که میرسد دلتنگیهایم بیشتر میشود. حال آسمان خوب نیست ، دیگر غروب برایم زیبا نیست ، دلم برای آسمان میسوزد، آسمان هم دلش برایم سوخته و باز در غم من نشسته است. شعری بدون قافیه ، تشبیه نمیکنم خورشید را به قلب آسمان ، زیرا خورشید قلب آسمان است ، ماهی که شبها در آسمان می آید بهانه است. بهانه ای برای تسکین دلها ، برای اینکه دلی برای آسمان نسوزد ، یک بار هم آسمان را مهتابی ببینیم و چشمی به حالش نگرید. در آین آسمان بی ستاره ، یکی از ستاره ها در آسمان مانده ، ستاره ها همه خوابند، اما این ستاره به عشق دیدن آسمان بیدار مانده.
گل اگر خار نداشت ،
دل اگر بی غم بود ،
اگر از بهر قناری قفسی تنگ نبود ،
زندگی ؛
; عشق
اسارت ؛
قهر ؛
آشتی ؛
همه بی معنا بود.
خواستم با یــــــــــــــــــــــــــــــکی درد دل کنم
اول ازش پرسیدم سیـــــــــــــــــــــــــــگارداری؟
گفت: می خوای بکشــــــــــــــــــــــــــــــــــــی..؟
گفتم: نه ! تو بکش طاقت حرفامو داشته باشی ...
خــــــــــــــــــــــــوبـ میدانمـ مرگـ دستـ خداســـــــــــــــــــــــتـــــ
این را وقتی میفهمم که پیرمردی سرطانی میبینم که با وجود ابتلا به سرطانی بدخیم بعد از 50 سال،هنوز در سن 80 سالگی زنده است... و جوان سالمی که دیروز در تصادف جان باخت...
خوب میدانم مرگ دست خداستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نه به ســـــــــــــــــــــن است و نه جنس من و تو بودن...
خوبــــــــــــــــــــــــــــ میدانم که اکنون هستم ولی شاید لحظه ای بعد نباشم.......
و مدام خود را دلداری میدهم که:
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرگـ دستـ خداستــــ...
حتی اگر مریـض باشی... حتی اگر سالم باشی....
خــــــــــــــــــودم را دلـــــــــــــــداری میـــــــــــــــــــــــــدهمـــ....
شاید مرهمی شود بر تمام هراسم ......شاید مـــــــــــــــرهمی باشد بر تمام خــــــواب های آشفته امـ...
خوابــــــ مرگـــــــــــــــــــــــــــــ خواب شیـــــــــــــریــــنی استـــ
مرگـــــــــــــــــــ دســـــــــــــــــــــــــتـ خداســــــــــــــــــــــــ
.....پس چرا بیـ خود آرزوی مرگ کنمـ؟ وقتی دست اوستـــ
مگر به همه آرزوهایم رسیدم که به این یکی برسم؟
نــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــــــرســـــــــــــــــــ ....
امروزه تکنیکهای تصویربرداری پرتونگاری مقطعی و پرتوهای ایکس در پزشکی از جایگاه ویژهای برخوردارند. این تصاویر که میتوانند داخل بدن را نشان دهند اغلب باعث شگفتی پزشکان میشوند.
بارها پیش آماده است که افراد به دلیل دردهای مزمن با منشأ نامعلوم به پزشک مراجعه کردهاند و پس از گرفتن عکسهای پرتو ایکس و CT Scan مشخص شده است که یک شیء خارجی به قسمتی از بدن آنها (سر، صورت، حفره شکمی و…) به صورت پنهان راه یافته است.
در بسیاری از موارد حتی خود فرد نیز از حادثهای که میتوانسته منجر به وارد شدن شیء به بدن وی شده باشد اطلاعی ندارد. در این گزارش، ماجراهای شگفتانگیزی ذکر میشوند که دنیای پزشکی با کمک پرتوهای ایکس راز آنها را فاش کرده است:
دوستان به ادامه مطلب بروید تا تصاویر شگفت انگیزی از این وقایع مشاهده کنید...واقعا جالبه!!!!
ادامه مطلب ...کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض!
سازکم با من گفت:
هرکجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل "من خدا را دارم"
من و سازم چندیست که فقط با اوییم