.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

.:دانشجویان برق کنترل-دانشگاه علامه فیض کاشانی :.

Student electrical control- Allama Faiz Kashani University

تنهایی

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم …

گفتی: فانی قریب

     .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

 

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می‌شد بهت نزدیک بشم …

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

 

ادامه مطلب ...

با مسابقات قرآنی حفظ و مفاهیم موافقت شد....


سلام به همه دوستان عزیز....


دیروز در جلسه شورا پس از صحبت های صورت گرفته بالاخره با بودجه اختصاصی با دارالقرآن دانشگاه و همچنین با مسابقاتی که با یچه ها بابت آن مشورت شد موافقت شد.

بنابراین دوستان علاقمند میتوانند از فردا با مراجعه به دفتر دارالقرآن ، دفتر انجمن علمی و یا با مراجعه به آدرس www.nasimequran.blogsky.com ثبت نام نمایند....

لازم به ذکر است که در پایان به دوستان شرکت کننده جوایز نفیسی اهدا خواهد شد....




اطلاعیه

سلام دوستان
این اطلاعیه رو دوستمون آقای احسان دباغ واسم ارسال کرده تا بذارمش تووبلاگ. امیدوارم که همتون بخونید.
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
متقین کسانی هستندکه شفای دردخویش را از تدبر در آیات قرآن بدست می آورند.(نهج البلاغه-خطبه همام)
عرض سلام خدمت دوستان گرامی
همانطورکه مطلع هستید در سال تحصیلی گذشته فعالیتی قرآنی در سطح دانشگاه صورت گرفت.
درسال جدید ما برآن شدیم تا این فعالیت را ازلحاظ کمی وکیفی ارتقاء بخشیم ، و به همین منظور از شما دوستان گرامی دعوت می نمایم که ما را در این امر شریف در زمینه های مختلف از جمله : تایپ ، صفحه آرایی ، ویرایش ، توزیع هفته نامه ، مدیریت وبلاگ قرآنی و ... به هرمقدارکه قادرهستیدیاری نمایید.
(جهت مشارکت لطف کنید به آدرس nasimequran@ymail.com ایمیل بزنید.)
و بدانیم که هر سرمایه ای که در راه قرآن خرج نماییم در حقیقت باخدامعامله نموده ایم ودراین معامله بهترین سود نصیبمان می گردد.
در پایان از خداوند میخواهم که توفیق تلاوت و تدبر در آیات قرآن کریم را به همه ی ما عنایت فرماید.
موفق باشید.
دوستان لطف کنید اطلاع رسانی کنند

دقایقی با قرآن شماره 10

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان گرامی طاعات وعباداتتون قبول باشه.

 این روزها بخصوص نزدیک افطار وقت خوبی برای دعا کردن (( البته دعا کردن برای همه )) میباشد. از امام باید آموخت که وقتی دعا میفرمودند به یک گروه خاص دعا نمیکردند. میفرمودند:

اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ    یعنی : 

خدایا همه ی فقیرها رو،بی نیازوغنی کن.


اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ   یعنی :

خدایا همه ی مریض هاروشفابده.


دعا باید دعای عمومی باشد وباید خدا رو شکر کنیم که خدا بر ما منت گذاشت که این ایام مبارک را درک کنیم و مفتخر شویم به این که در مهمانی خداوند شرکت کنیم.

ادامه مطلب ...

دقایقی با قــــــرآن شماره ۹

باعرض سلام خدمت دوستان گلم مطلب قرآنی این هفته روباموضوع احترام به پدرومادرتقدیمتون می کنم.


بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان عزیزاین هفته قصددارم دوتا ازآیات قرآن روبه همراه ترجمه ونکاتشون تقدیمتون کنم:
وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّآ إِیَّاهُ وَبِالْولِدَیْنِ إِحْسَناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیماً -آیه 23سوره اسرا
ترجمه:پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان اُف مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.
وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِى صَغِیراً-آیه 24 سوره اسرا
ترجمه:و از روى مهربانى و لطف، بالِ تواضع خویش را براى آنان فرودآور و بگو: پروردگارا! بر آن دو رحمت آور، همان گونه که مرا در کودکى تربیت کردند.
آیه23 می گوید: پروردگار تو حکم کرده. حکم کرده که چی؟ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ بندگی نکنید مگر برای خدا. فقط بنده خدا باشید. بنده طاغوت و زر و زور و تزویر و پول و مقاوم و شهرت نباشید. بعدازاینکه میگوید بنده خدا باشید , دومین چیزی که حکم کرده این است که : به والدین خود احسان کنید. بعد میگوید: هنگامی که یکی ازآنها یاهردوی آنهابه پیری رسیدندکمترین اهانتی به آنها نکنید،سپس می فرماید: وَ لا تَنْهَرْهُما. یعنی:اینها را از خودت نرنجان.

http://s2.picofile.com/file/7348630856/groups.gif

دوستان ادامه مطلب رو به هیچ وجه از دست ندید....

ادامه مطلب ...

دقایقی با قــــــرآن شماره 8

باعرض سلام خدمت دوستان گلم
مطلب قرآنی این هفته روباموضوع صبرتقدیمتون می کنم.امیدوارم که این4-5 دقیقه روتحمل کنید واین پست روتا آخربخونیدوازش لذت ببریدودرپایان اعلام حضورکنید.
درضمن هرکدوم ازدوستان مایل به همکاری  (درزمینه نگارش وتایپ)برای موضوعات قرآنی آینده هستند ،لطف کنن اطلاع بدن.
امیدوارم که از این طرح قرآنی روزبه روز اسقبال بیشتری بشه.
 
موضوعصبر بر اطاعت، مصیبت و معصیت

بسم الله الرحمن الرحیم

1 - صبر در همه حالات، خوشیها و ناخوشیها
سه نوع صبرداریم:صبر بر معصیت، صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت.صبر بر معصیت یعنی: وقتی زمینه گناه فراهم میشود انسان باید خودش را نگه دارد. میخواهد فحش بدهد، خودش را نگه دارد. تحریک شده از نظر شهوت، خودش را نگه دارد. صبر بر مصیبت: بچهاش از دنیا میرود. برادرش، خواهرش، پدرش، مادرش ازدنیا میرود یا مالش آتش میگیرد،که همه اینهاصبربرمصیبت است.


ADv


ادامه مطلب ...

دقایقی باقرآن شماره 7

باعرض سلام خدمت دوستان عزیز
مطلبی که تقدیمتون میکنم راجع به انگیزه هستش .امیدوارم که این مطلب قرآنی کوتاه موردپسندتون واقع بشه . لطفادرپایان نظرتون رو هم ذکرکنید.
درضمن مطلب قرآنی بعدی رو انشاالله بعدازامتحانات تقدیمتون خواهم کرد.
انگیزه
بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
دوستان ،انگیزه هامتفاوت هستند.بدنیست برای درک بهتراین تفاوت باهم دیگه به دو مثال توجه کنیم :
من یک لیوان آب را به سه گروه تعارف میکنم، گروه اول نمیخورندو میگویند ما با تو قهریم، چون با من قهر هستند آب را از دستِ من نمیگیرند. گروه دوم نمیخورند و میگویند ما میل نداریم، گروه سوم هم نمیخورند. میگوییم چرا؟ میگویند گروه چهارم تشنهتر است. یک نمیخوردچون قهر کرده، دو نمیخورد چون میل ندارد، سه نمیخورد ومیگوید چون چهار تشنهتر است.
چاقوکش و جراح هر دو شکم پاره میکنند، از چاقوکش پول میگیرند، به جراح پول میدهند، چون انگیزه چاقوکش کشتن بودو انگیزه پزشک جراح سلامتی .پس انگیزه هامتفاوت اند و ما میتونیم اونا راباهمدیگه مقایسه کنیم.
درکارهای روزمره بایدببینیم نیتمان چیست؟ اگر انسان درهرکاری فکرونیتش خوب باشد، دائماً میتواند در حال عبادت باشد. در دعای کمیل یک جمله هست که میگوید: (و حالی فی خدمتک سرمدا) یعنی :خدایا توفیقم بده همیشه من در خدمت توباشم.به نظرشما همیشه در خدمت خدا باشم یعنی همیشه نماز بخوانم؟ نه .یعنی همه کارهایم رنگ خدایی داشته باشد، درس هم که میخوانم برای خدا بخوانم، سلام هم که میکنم، برای خدا سلام کنم، نه بخاطر گرفتن نمره خوب ازاستاد،و یانه بخاطر اینکه طرف مقابلمون پولدار است .یعنی اگه به کسی سلام کردی ولی نه بخاطرپست ومقام او،این سلام تو اجروپاداش داردوبرایت ذخیره میشود.
بیاییم باانگیزه های الهی به همدیگه کمک کنیم :
یک دعا هست که همه حفظ هستید،اون دعایی که همه حفظ هستید این است: (رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً) البقرة/201 (رَبَّنَا) یعنی خدایا، دردنیابه ماخیروحسنه بده.
می گوییم خدایا در دنیا به ما خیر بده. خدا میگوید چشم،خیر میدهم، اما میدانی به کی خیرمیدهم؟ (لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ) النحل/30 اگر میخواهی خدا به تو خیر بدهد، تو هم باید به دیگران خیر برسانی. نمرهات خوب است، همکلاسیت ضعیف است، بگو بیا کمکت کنم. نگیم چشمش کور،باید درسهایش را میخواند!!! بابا حالا نخوانده ضعیف شده، کمکش کن. مثلااگه دوستت یه خودکارنیازداشت نگو چشمش کور، بایدازخونه میاورد.!!! تو که خودکارت را نمیدهی، تو که در دنیا از یک خودکار احسان نمیکنی، بعد میگویی (رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً) خوب تو خودت حسنه انجام دادی؟
کار برای رضای خدا
چقدرخوبه برای خدا کار کنیم، فکرمان خدا باشد.اگه یک حمامی که درِ حمام را باز میکند بگوید:برای حلّ مشکل مردم در حمام را باز میکنم،این کاراوثواب هم دارد، ولی اگه قصدش به دست آوردن پول بود از ثواب محروم میشود. درصورتی که درهردوصورت کرایه حمامش رابدست می آورد ولی آنچه مهم است انگیزه ی اوست .
ماهم میتونیم مطلب بذاریم توسایت که صفحات سایتمون پربشه وهم میتونیم به این دلیل مطلب بذاریم که دوستانمون چندتامطلب یادبگیرن. به نظرتون کدومش بهتره؟حتی مطلب طنزمون روهم میتونیم با هدف شادکردن دوستانمون پست کنیم.به هرحال آنچه مهم است این است که همه ی کارهامون روبرای رضای خداانجام بدیم نه اینکه مطلبی بذاریم که گروهی شاد شوند وگروهی... (چقدرخوبه که درمطالب طنز مطلبی پست کنیم که همه باهم بخندیم ولی به همدیگه نخندیم!!!)
قرآن میفرماید: «وَرِضْوَانٌ مِنْ اللَّهِ أَکْبَرُ» التوبة/72 یعنی رضایت خدا اکبر است، اکبر یعنی بالاتر .
خوب فکرمیکنم بحث انگیزه تاایجا کافی باشه.بدنیست درآخربحثمون روباچندتادعا تموم کنیم:
خدایا تو را به حق قرآن ، اگر تا حالا انگیزهها و فکرها و نیتهای ما خراب بوده، این خرابیهای ما را اصلاح کن و از الان تا ابد بهترین انگیزهها، بهترین فکرها، بهترین نیتها را در همه کارها به ما مرحمت بفرما. (الهی آمین)
ما را عزیز کن اما فکر ما را عزت مردمی قرار نده(الهی آمین)
والسلام علیکم

دقایقی باقرآن شماره ۶

باعرض سلام خدمت دوستان عزیز
قبل ازاینکه چنددقیقه ای باهمدیگه سرسفره قرآن بنشینیم میخواستم خدمتتون عرض کنم که این موضوعی که تقدیمتون میکنم شاید درابتدا یه مقدارطولانی به نطربرسه ولی ازتون خواهش میکنم 3إلی4دقیقه ازوقتتون روصرف این قسمت کنیدچون نکات مهم وجالبی داره وهم چنین ارزش خوندن داره.
درضمن درپایان لطفانظرتون رودرباره مطلب ارائه شده بیان کنید. باتشکر
 
رحم،عاطفه،گذشت
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث رحم و عاطفه یک مسأله ای است که تمام افراد جامعه باید نسبت به هم داشته باشند.
در این زمینه مقدارى ازآیات قرآن کریم و احادیث تقدیمتون می کنم .افرادى هستند که مدتها باهم قهرند. افرادى هستند که از هم انتقام میگیرند میگویند حالاکه او چنین کرد من هم چنان میکنم...
قرآن یکی ازعلائم مومنان رااینگونه بیان می کند: «وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ» شورى/37 مومن کسى است که وقتى غضب میکند غورتش میدهدو دیگر کینه اى ندارد. چندتا چیز بچه ها دارند که از بزرگترها بهتر است. یکی از کمالاتى که بچه ها دارندآن است که وقتى قهر میکنند فوراً با هم آشتى مى کنند. مومن وقتى عصبانى شد باید کتمان کند.
یک داستان کوتاه قرآنی ویک نتیجه:

http://s2.picofile.com/file/7348630856/groups.gif

دوستان ادامه مطلب رو به هیچ وجه از دست ندید....

ADv

ادامه مطلب ...

دقایقی باقرآن شماره 5

پیامدهای هواپرستی...!

أَرَءَیْتَ مَنِ اتَّخَذَإِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً(فرقان، 43)

آیا کسى که هواى نفس خود را معبود خود قرار داده است دیده اى؟

آیا تومى توانى وکیل او باشى (و به دفاع از او برخیزى و او را هدایت کنى)؟

* هواپرستى، سرچشمه غفلت است. «و لاتُطِع مَن أغفَلنا قَلبه عن ذِکرنا واتّبع هَواه»

* هواپرستى، سرچشمه ى کفر است. «مَن لا یؤمن بها و اتّبع هَواه»

* هواپرستى، بدترین انحراف است. «و مَن أضلّ ممّن اتّبع هَواه»

* هواپرستى، مانع قضاوت عادلانه است. «فَاحکُم بین النّاس بالحقّ و لا تتّبع الهَوى»

* هواپرستى، سرچشمه ى فساد است. «لو اتّبَع الحقّ أهوائهم لفَسدتِ السّموات والارض»

* هواپرستى، سرچشمه ى غصّه هاست.

* هواپرست، ایمان ندارد.

* هواپرست، بى عقل است.

* هوا و وهوسها انسان را کر و کور کرده، قدرت تشخیص حقّ را میگیرد.

* شجاعترین مردم کسانى هستند که بر هوسهاى خود غلبه کنند.

* پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: هوا را بدان سبب هوا نامیده اند که صاحب خود را فرو مى افکند. والسلام

 

دقایقی با قرآن شماره 4

باسلام خدمت دوستان عزیز
همین طورکه مطلع هستید امشب شب آرزوهاست (لیلة الرغائب) .منم فرصت روغنیمت شمردم وگفتم بدنیست مطلبی کوتاه راجع به آرزو ازدیدگاه قرآن وروایات تقدیمتون کنم.امیدوارم که این مطلب کوتاه ،موردپسندتون واقع بشه.
نگاهى کوتاه به مبحث آرزو با توجه به آیات و روایات:

ارزش آرزو:

آرزو عامل و انگیزه حرکت و رشد است. رسول اکرم (ص)فرمودند: «لولا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرها» اگر آرزو نبود، نه مادرى کودک خود را شیر میداد و نه کشاورزى درختى را میکاشت.

حضرت عیسى (ع)، پیرمردى را دید که بیل در دست دارد و زمین را شخم میزند، گفت: خدایا! آرزو را از این مرد بگیر. دید پیرمرد بیل را کنار گذاشت و خوابید. پس از مدتى، حضرت عیسى از خدا خواست که آرزو به او برگردد، مشاهده کرد که پیرمرد بلند شد و شروع به کار کرد.

مهار کردن آرزو:

آرزوها باید در چارچوب امکانات، استعدادها، شرایط و ظرفیّت باشد وگرنه سر از موهومات در می آورد. امام على(ع) فرمودند: «بیشترین ترس من بر شما، از هوا پرستى و آرزوهاى طولانى است».

آرزوهاى منفى:

در قرآن از بعضى آرزوها انتقاد و نهى شده است. نظیر کسانیکه آرزو داشتند ثروت قارون را داشته باشند و میگفتند: «یا لیت لنا مثل ما اوتى قارون»

یاآرزودارند مورد ستایش نابجا قرار گیرند: «یحبّون أن یحمدوا بما لم یفعلوا»

یا آرزو دارند بر دیگران برترى داشته باشند.«تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوّاً فى الارض»

بارها خداوند با جملات: «لا تعجبک اموالهم» و «لا تمدّنّ عینیک» مؤمنان را از نگاههاى آرزومندانه به سرمایه داران و مرفّهان باز داشته است. والسلام

دقایقی با قرآن شماره ۳

باسلام خدمت دوستان عزیز

قبل ازاینکه 3الی 4دقیقه باهم دیگه سرسفره قرآن بنشینیم ازشماتقاضادارم که درپایان ،موضوعات موردعلاقه خود وهم چنین نظرات وپیشنهادات خودراذکرنمایید.


عمرخودرا به چه کسی میفروشیم؟؟؟

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِى خُسْرٍ ((سوره عصر آیه 2))
* نگاه اجمالى به آیات قرآن ما را به این نکته اساسى مىرساند که دنیا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مىکنند و فروش جنس در این بازار اجبارى است. حضرت على علیه السلام مىفرماید: «نفس المرء خطاه الى اجله»یعنى نفس کشیدن انسان گامى به سوى مرگ است. پس انسان الزاماً سرمایه عمر را هر لحظه از دست میدهد و ما نمیتوانیم از رفتن عمر و توان خود جلوگیرى کنیم. بخواهیم یا نخواهیم توان و زمان ما از دست ما میرود. لذا در این بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است.

* افرادى با خدا معامله مىکنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و براى رضاى او گام بر مىدارند این افراد، عمر فانى را باقى کرده و دنیا را با بهشت و رضوان الهى معامله مىکنند. این دسته برندگان واقعى هستند، زیرا اولاً خریدار آنها خداوندى است که تمام هستى از اوست.

* ثانیاً اجناس ناچیز را هم مىخرد. «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً»

* ثالثاً گران مىخرد و بهاى او بهشت ابدى است. «خالدین فیها»

* رابعاً اگر به دنبال انجام کار خوب بودیم امّا موفق به عمل نشدیم باز هم پاداش مىدهد. چون ما سعى خود را کرده ایم و پاداش الهى بر اساس سعى و تلاش است، نه واقع شدن عمل و نتیجه. «لیس للانسان الا ما سعى» یعنى اگر کسى سعى کرد گرچه عملى صورت نگرفت کامیاب مىشود.

* خامساً پاداش را چند برابر مىدهد. «اضعافاً مضاعفة»به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش مىدهد و پاداش انفاقهاى نیک مثل دانهاى است که هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد.

* اما کسانى که در این بازار، عمر خود را به هوسهاى خود یا دیگران بفروشند و به فکر رضاى خداوند نباشند، خسارتى سنگین کردهاند که قرآن چنین تعبیراتى در مورد آنها دارد:

* تجارت بد انجام دادهاند. «بئسما اشتروا به انفسهم»

* تجارتشان سود ندارد. «فما ربحت تجارتهم»

* زیان کردند. «خسروا انفسهم»

* زیان آشکار کردند. «خسراناً مبیناً»

* در زیان غرق شدند. «لفى خسر»

* در دید این گروه، زرنگ و زیرک کسى است که بتواند با هر کار و کلام و شیوهاى، خواه حق و خواه باطل، زندگى مرفهى براى خود درست کند و در جامعه شهرت و محبوبیّتى یا مقام و مدالى کسب کند و در غیر این صورت به او لقب باخته، عقب افتاده و بدبخت مىدهند.

* امّا در فرهنگ اسلامى، زیرک کسى است که از نفس خود حساب بکشد و آن را رها نکند، براى زندگى ابدى کار کند و هر روزش بهتر از دیروزش باشد. از مرگ غافل نباشد و به جاى هرزگى و حرص و ستم به سراغ تقوى و قناعت و عدالت برود.

* امام هادى علیه السلام فرمودند: «الدّنیا سوق ربح قوم و خسر آخرون» دنیا بازارى است که گروهى سود بردند و گروهى زیانکار شدند.


والسلام علیکم


دقایقی با قرآن شماره ۲

ممنوعیت افشای عیوب دیگران

لَّا یحُبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ  وَ کاَنَ اللَّهُ سمَیعًا عَلِیمًا(نساء 148)


ترجمه : خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیها (ى دیگران) را اظهار کند مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.


* افشاى زشتى‏ها را بارها قرآن منع کرده و از گناهان کبیره شمرده و وعده

عذاب داده است. از جمله آیه 19 سوره نور که علاقه به افشاى زشتى‏هاى مؤمنان را گناه مى‏داند: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» یعنی : همانا براى کسانى که دوست دارند زشتى‏ها درباره‏ى اهل ایمان شایع گردد، در دنیا و آخرت عذاب دردناکى است‏.

* قانون کلّى و اصلى، حرمت افشاگرى و بیان عیوب مردم است، مگر در مواردی که به انسان ظلم شده باشد «لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ»
* البته آنچه حرام است، افشاى عیوب مردم در برابر دیگران است، نه بازگویى عیوب افراد به خود آنان. چون پیامبر خدا فرموده است: مؤمن، آیینه‏ى مؤمن است‏ ( المومن مرآة المومن  ) بنابراین:
* آیینه عیب را بی صرو صدا می گوید ما هم عیب طرف مقابل را بی سرو وصدا بگوییم.
* آیینه عیب را روبرویمان به خودمان می گوید ما هم عیب طرف مقابل را به خودش بگوییم.
* آیینه اگر گرد زده باشد نمی تواند عیب تو را بگوید، ما هم اگر خودمان معیوب باشیم اجازه نداریم عیب جویی کنیم.
*آیینه مراعات پست و مقام  را نمی کند و عیب دکتر و مهندس و مجتهد و آیت الله و ... را می گوید ما هم .....
*آیینه اگر زشتی ها را می گوید خوبی ها را هم نشان می دهد،ما هم اگر بدی های کسی را می گوییم خوبی هایش را هم به او بگوییم.
* آیینه عیب را در خودش نگه نمی دارد و تا زمانی که جلوی آیینه هستی عیب را به ما می گوید اما به محض اینکه از جلوی آیینه کنار رفتیم، عیب ما را نادیده گرفته و در خودش نگه نمی دارد ما هم عیب مردم را گوشزد کنیم ولی در قلبمان نگه نداریم.
* آیینه مثل ذره بین عیب مردم را بزرگ نمی کند ما هم عیب دیگران را بزرگ نکنیم.
* آیینه را نباید شکست، اگر کسی عیب ما را به ما گفت نباید اذیتش کنیم.


ADv


دقایقی با قرآن شماره ۱

http://www.ebook.tarikhema.ir/wp-content/uploads/2010/06/QURAN-1.gif



خدایی که به وضع وحال ما اگاه است پس چرا ما را مورد ازمایش قرارمیدهد؟

پاسخ:ازمایش الهی به خاطر ان است که مدعیان راستین ازمدعیان دروغین شناخته شوند.همه انسانهابه نوعی ادعامیکنند که ادمهای خوبی هستند امابه هنگام امتحان افرادشناخته میشوندوهرکس میفهمد که چه مقداردر ادعایش راستگوبوده است .خداونددرقران میفرماید:(ماشمارابه ترس وگرسنگی وکمبودهاازمایش میکنیم)
علاوه بر ان علم ودانستن خداوند دلیل کیفروپاداش نیست بلکه باید ازما عملی سربزند تابه کیفروپاداش برسیم.
به چندمثال توجه کنید:
1-ما میدانیم که این خیاط یابنا یانجارچگونه میدوزد یامی سازد ولی براساس این دانش به انهاپاداش نمیدهیم بلکه بایدازانها کاری سربزندتااینکه به انهاپاداش بدهیم.
2-استاد می داند که فلان دانشجواهل درس خواندن نیست ولی نمیتواند قبل ازامتحان اورا مردود قلمداد کند.
حضرت علی (ع) میفرماید:ازمایشات الهی برای علم پیداکردن خداوندنیست بلکه برای ان است که بستری ایجادشود و ازانسان عملی سرزند تاکیفروپاداش برمبنای عمل باشد. والسلام


ADv